آدم حیران می شود از این همه تجهیزات نظامی که ترامپ در سه هزار کیلومتری ایران مستقر کرده و رسانه های وابسته را بسیج کرده اند که این تجهیزات برای جلوگیری ایران از ساخت بمب هسته ای می باشد. سلاحی که ایران بارها اعلام کرده قصد ساختن آن را ندارد. حقیقت این است که تنها اسلحه آمریکا برای کنترل چین، سلطه بر انرژی مورد احتیاج این کشور می باشد که اکنون از سوی ایران و روسیه تأمین می شود. آمریکا برای مقابله با چین باید کشور های غرب آسیا که ذخایر انرژی بزرگی در اختیار دارند را در زیر سلطه و تحت امر خود نگاه دارد. برای این برنامه راهبردی، به همکاری ایران و روسیه محتاج است. جنس احتیاج ترامپ به همکاری ایران با جنس آن با روسیه فرقی اساسی دارند. ایران علاوه بر دارا بودن ذخایر انرژی قابل توجه، به مثابه الگوی استقلال در چشم مردم منطقه، خطر بزرگی برای برنامه آمریکا در بر دارد تا حدی که از پس از انقلاب این دو کشور را به این دلیل رو در رو قرار داه است. از آن گذشته، آمریکا چگونه خواهد توانست با وجود مخالفت ایران به عنوان قدرت منطقه ای، سلطه خود را بر انرژی برقرار نماید؟ به نظر می رسد بر اساس این نکات مهم باشد که نتانیاهو به ملاقات ترامپ رفته تا او را از این خطر انذار دهد تا برنامه تجزیه ایران را جدی بگیرد. اما بخت با نتانیاهو یار نیست و همه می دانند که این امر خیالی باطل بیش نیست زیرا در صورت شکست این سناریو که حتمی می باشد، برای آمریکا راهی جز ترک منطقه باقی نخواهد ماند. در هر حال، از سخنان ترامپ پس از این ملاقات، چنین نتیجه می توان گرفت که او نپذیرفته و نتانیاهو تهدید کرده که به اسرائیل باز نمی گردد. زیرا ترامپ در ابتدای سخنان خود خطاب به او گفت " آمده ای و باز می گردی"!
شکست مذاکرات ترامپ
و پوتین بر سر معامله اوکراین را هم
میتوان در این راستا، یعنی درخواست همراهی روسیه در کنترل انرژی مورد
احتیاج چین ارزیابی کرد. به این دلیل روشن که آمریکا کشور قابل اعتمادی نمی باشد، روسیه
هرگز زیر بار این مسئولیت خطرناک نخواهد رفت.
بنابراین، هدف از
این خیمه شب بازی فراهم آوردن زمینه برای تقابل سلطه گری با چین می باشد. برای این
هدف راهبردی، باید سلطه بر منطقه را مستحکم گرداند. ترساندن کشورهای عربی که مدتی
است اظهار وجود می کنند که مثلا اجازه بمباران ایران از خاک خود را به آمریکا
نداده اند، زنگ خطری برای این کشور به حساب می آید که باید با زور و نمایش قدرت
جایگاه خود را بازسازی نماید و "نظم جهانی" را از مرگ نجات دهد. انقلاب
ایران آن نظم جهانی را بر هم زده و این بر هم زدگی را دیگر نمیتوان با جنگ و ایجاد
تشنج بازسازی کرد. به همین دلیل ترامپ بر "گفتگو" و مذاکره پای می
فشارد. بنابراین، احتیاج آن کشور به ایران باعث خواهد شد تا با این کشور وارد برخوردهای
نظامی نشود. حقیقت امر این است که اسرائیل با تمام قوا قصد دارد آمریکا را وارد
جنگ با ایران کند تا خودش را از نتایج غیر قابل پیش بینی آن مصون بدارد. هدف اصلی
که بارها اعلام کرده است بمب اتمی نیست، بلکه تجزیه ایران می باشد. در یکی از
سخنانش، ترامپ گفت اگر ایران به مذاکرات تن ندهد، اسرائیل مراکر هسته ای ایران را
بمباران خواهد کرد. از این طریق، غیر از ترساندن ایران، به آن کشور هشدار می دهد و
تأکید می کند که آمریکا این کار را نخواهد کرد و اسرائیل را موظف به اجرای آن می
کند. یکی دیگر از اهداف این خیمه شب بازی، در واقع برای دل گرمی و وادار کردن اسرائیل،
در صورت لزوم و شکست مذاکرات، به بمباران کردن مراکز اتمی ایران می باشد تا خود را
از عواقب آن مصون بدارد. اما آیا اسرائیل حاضر خواهد شد دست به این قمار بازنده
بزند؟ می توان حدس زد به این دلیل نتانیاهو تهدید کرده به اسرائیل باز نخواهد گشت،
و ترامپ به او امر می کند باید برگردد.