معجزه بود. دنیائی در عمل وارد مصاف با مردم شدند. اما همبستگی مردم در استقلال و مهر به وطن بدون ورود مستقیم به کارزار پیروز میدان شد، و این با وجود شرایط موجود و نا رضایتی ها، یک انقلاب بود زیرا از وجدان تاریخی جامعه جوشید. بنا به اذعان طراحان تجاوز دوازده روزه، از بیست سال پیش این طرح برنامه ریزی شده، و "روی میز" بوده است. بیست سالی که انسان را به یاد آن سخن هاشمی رفسنجانی می اندازد که " دنیای فردا دنیای گفتمان هاست نه دنیای موشک های قاره پیما و بمب های هسته ای". و نشان می دهد که نگرانی اصلی آمریکا همین موشک ها بوده اند که از زبان معمار کودتا بر ضد استقلال و آزادی به زبان می آید. و آن جریان در پناه سانسور، شکنجه، انواع فشار بر جامعه، حاکمیتی فاسد در رانت خواری و تکاثر سرمایه، هنوز عمل می کند و با "تعامل" با سلطه گر بیگانه به انتظار روزی نشسته تا ضد انقلاب را کاملا حاکم بر کشور گرداند. در این کارزار تمامی همسایگان و کشورهای دوست ما هم شرکت داشتند و غیر از این هم محال بود بتوانند دست به چنین قمار بزرگی بزنند. حمله ای همه جانبه از شرق و غرب و شمال و جنوب و داخل کشور توسط مزدوران خودفروخته مسلح، و به امید غرب زدگانی که در مظان به دست گرفتن اداره کشور وارد میدان شوند صورت گرفت. اشتباهات محاسباتی آنها توسط همین غرب زدگانی به آنها القاء شده بودند که توان دیدن حقیقت را ندارند. مهم ترین دلیل آنها، فریب توهمات خود را خوردن است که "مردم" با ما هستند. البته تمامی جریانات سیاسی داخل یا خارج و حاکمیت گرفتار این توهم "مردم با ما بودن" هستند. دلیل این توهم این است که حقیقت "مردم" را با اصل راهنمای خود، یعنی "قدرت" قیاس می کنند. غافل هستند از اینکه مردم به اصول استقلال و آزادی پایبد هستند، و با توهم قدرت غریبه اند و هنگامی استقلال ملی را در خطر بینند، قیام می کنند. یکی دیگر از اشتباهات محاسباتی آنها، نارضایتی مردم از جریان مدیریت کشور می باشد. شکی نیست که این نارضایتی واقعی و حقیقی می باشد، اما با توجه به فرهنگ مستقل و آزاد مردم، این نارضایتی دلیلی نمی شود برای رضایت داشتن از بیگانه ای که در طول تاریخ صدماتی غیر قابل جبران به آنها وارد آورده است. یکی از دلایل این نارضایتی مردم از حاکمیت، فساد ساختاری موجود می باشد که خود، یکی از دلایل تجاوز اخیر بوده است. ژنرال مکنزی در مصاحبه با سی بی اس 22 ژوئن 2025 اذعان می کند که در این حمله روی وجود فساد در ایران حساب باز کرده بودند مبنی بر اینکه با کشتن بخشی از مسئولین، جایگزین کردن آنها مشکل است زیرا داشتن مقام در این کشور با پارتی بازی و فساد گره خورده و این مکانیزم جانشینی در مدت کوتاه ممکن نمی شود. این امر نشان می دهد این ژنرال از روابط میان ارگان های موجود آگاه نیست و آن را با کشور خود قیاس کرده است که این فساد موجود، در نیروهای نظامی ما آنگونه که تصور می کرده اند با سیاسیون گره نمی خورد.
و اما کشورهای همسایه که زیر سلطه آمریکا هستند، و با این سلطه گر در تجاوزش
همکاری کردند باید به مثابه یک تهدید بالقوه تلقی شوند هرچند با ما اظهار دوستی
کنند. البته می توان این تصور را هم داشت که با این حال، بعضی از آنها وقوع این
تجاوز را به ایران گزارش داده باشند که آمادگی نسبی نیروهای مسلح ما می تواند
شاهدی بر این ماجرا باشد. با وجود تحت سلطه بودن، آمریکا می بایستی به این کشورها
اطمینان خاطر می داده است که در پی این تجاوز، ایران دیگر قادر نخواهد بود با آنها
تلافی کند، به بیان دیگر یا با ایرانی تجزیه شده روبرو خواهند بود و یا با ایرانی
با یک حاکمیت دست نشانده. حالا تصور کنیم که دست ما از این موشک ها خالی بود، چه
اتفاقی می افتاد؟ از غرب و شرق نیروهای وابسته دست به تجاوز به کشور میزدند، از
داخل، آن هزاران پهبادی که با همکاری مردم کشف شدند، به کار می افتادند. با وجود
جانفشانی مردم و نیروهای نظامی درگیر در مرزها، آذربایجان را اشغال می کردند و این
شروع کار می بود. اما جانشین کردن فرماندهان نظامی در اسرع وقت، آنها را واداشت تا
در دستور حمله به مزدوران خود در خارج مرزها دست نگه دارند و آنها را برای برنامه
های آینده نگه دارند. مزدوران داخلی هم که بی تردید تعداد آنها به چند هزار نفر
محدود نمی شود مردم را در مقابل خود حس کردند، عقب نشستند اما همچنان در جامعه
حضور دارند.
هرچند هدف آمریکا همواره وجود ایرانی نیرومند و دست نشانده در منطقه می باشد،
اما صهیونیسم به دنبال تجزیه ایران است. اگر برنامه تدوین شده پنتاگون با خنثی
ماندن و بی حرکتی مردم موفق می شد، بدون شک آمریکا در هدفش شکست میخورد و تجزیه
ایران با جدا شدن آذربایجان شروع می شد و در زمانی کوتاه ادامه می یافت.
اما با شما قدرتمداران، آیا این انصاف است که کمی بیش از چهاردهه که از انقلاب میگذرد به این مرحله برسیم که به این آسانی کشور را در پرتگاه تجزیه قرار دهید؟ تا چه زمانی قصد دارید با چپاول ثروت های این مردم به خیانت ادامه دهید؟ گفته شده حکومت به دنبال جذب هموطنان در خارج می باشد، با چه ابزاری قصد دارید این کار را ابجام دهید؟ به دنبال شرکای جدیدی هستید یا خدمتگزاران به مردم؟ اگر به دنبال مدیران لایق و سالم هستید، لازم به دعوت از آنها نیست، تنها قوه قضائیه را مستقل کنید، مدیران لایق فوج، فوج به کشور باز خواهند گشت. اما چنانچه به دنبال شرکای جدیدی هستید، نباید به انتظار تحول باشید، فقط می توانید حلقه بسته فساد را باز کنید تا بازیگران جدیدی بتوانند درون آن عمل کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر