جهان روزهای سختی را تجربه خواهد کرد. تحول، سختی های پنهان و آشکاری در خود دارد، چه در محدوده یک انسان و چه در سطح جامعه و به این ترتیب در جهان. تجاوز دوازده روزه ناتو به کشورمان، این تحول را در سطح جهانی آن سرعت بخشید. زیرا کشورهای تحت سلطه که عامل اصلی یاری رساندن به اقتصاد سلطه گران بودند، دریافتند که تصویر "قدرت" سلطه گران در اذهان آنان میان تهی بوده است. از هم گسستگی جوامع غرب وابسته به سلطه گری، در آستانه از هم پاشیدگی می باشد. غرب در حال تحول است، تحولی که رو به از رشد ماندگی اقتصادی، سیاسی، حقوقی، و اخلاقی می باشد. نباید خیال کرد که سکوت غرب در برابر وحشی گری های آمریکا در غزه به آسانی صورت می گیرد. این سکوت نشانه تحولی بزرگ در جوامعی است که دهه ها با افتخار به دموکرات بودن و حقوق مند بودن و انسان دوستی می زیستند و به آن افتخار می کردند. اکنون در مدت کوتاهی باید به جهان وحشیگری گام نهند و راه دیگری در جلوی چشم خود نمی بینند و ظاهرا راه دیگری هم وجود ندارد. بیرون آمدن جهان از چرخه سلطه گری به آسانی صورت نخواهد گرفت. همانطور که در تاریخ معاصر دیدهایم، بخش بزرگی از سرمایههای کشورهای زیر سلطه یا وابسته (بهویژه در غرب آسیا) در بانکها و نهادهای مالی غربی نگهداری میشود. این سرمایهها اغلب به شکل ذخایر ارزی، سرمایهگذاری در اوراق قرضه، املاک، شرکتها و حتی خرید تسلیحات در غرب هزینه یا بلوکه میگردد. همانطور که اکنون بلوکه کردن داراییهای دیگر کشورها در غرب، مثلا در مورد کشور خود ما و عراق و لیبی و افغانستان و حتی روسیه شاهد هستیم. اما دارائی های کشورهای عربی در غرب برای این کشورها جنبه حیاتی دارند که در یک حالت بحرانی، در کوتاه ترین فرصت، آنها را مصادره خواهند کرد. پیمان عربستان با پاکستان اتمی در پی حمله اسرائیل به قطر، هشداری جدی برای غرب به حساب می آید. دوری عربستان از غرب به نرمی و باشتاب صورت می گیرد که تأثیر تعیین کننده ای بر دیگر کشورهای عربی خواهد گذاشت. سرپیچی این کشورهای وابسته و زیر سلطه، غرب را به واکنش خواهد کشاند که از تحریم و بلوکه کردن دارایی ها شروع خواهد شد. شاید مصادره ثروت های کشورهای زیر سلطه در دست سلطه گران بتواند چند صباحی آن کشورها را سرپا نگه دارد، اما خود عاملی از عوامل خواهد شد تا شاهد برخوردهای خشن میان بلوک ها در سطح جهان باشیم. در نبود راه حلی، برای دوری گزیدن از یک جنگ فراگیر و خطرناک، باید به انتظار بلوک بندی جدید جهانی باشیم. در این بلوک بندی جدید، چین و آمریکا دو طرف بلوک قرار خواهند گرفت تا نظمی جدید بین خود برقرار نمایند. چنانچه کشورهای منطقه به گرد ایران جمع نشوند و بلوکی مستقل تشکیل ندهند، بدون تردید در برقراری نظم جدید نقشی نخواهند داشت و مورد معامله قرار خواهند گرفت. اما اگر چنین بلوکی تشکیل شود، شاهد جهانی چند قطبی و عاری از سلطه گری خواهیم بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر