این وبلاگ به جای وبلاگ "بیان نو" که توسط حاکمیت مسدود گردیده راه اندازی شده است

"این وبلاگ به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود شده است" ____________________________________________________________________________________________________

۱۳۹۲ آبان ۴, شنبه

باز نشر یک مقاله سانسور شده

متن زیر مقاله ای است که در نشریه بهار چاپ شده و منجر به "خود- تعطیلی" آن گردیده است. متن را در این وبلاگ انتشار می دهم، به امید روزی که "خود سانسوری" نزد اهل نشریات از میان برود.

امام؛ پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی

علی‌اصغر غروی:

برای ما که باور داریم پیامبر اسلام خاتم انبیاء الهی است، رحلت او معنایی می‌یابد، ورای رنج‌ها و تاثرهای عاطفی فقدانش. زیرا بسته شدن لب‌های او یعنی خاموش شدن آخرین نداهای آسمان در هدایت بشر. گرچه خداوند پیوسته بندگانش را به صراط مستقیم رهنمون است اما نزول اینچنین حقایق هستی و تبیین رموز سعادت انسانی پایان یافته است. با این وصف روشن است که آخرین کلمات چنین پیامبری، اهمیتی صد چندان می‌یابند. پس باید آخرین وصایای او در ماجرای غدیر، به عنوان بخشی از آخرین سخنانش، کاوشی جدی و عمیق را در پی‌داشته باشد. و بی‌خود نیست که این‌ها همه بحث و نظر را به‌دنبال کشانده است. این هم نظری است در میان نظرها.
یکی از مهم‌ترین مسائلی که قرآن بر آن تاکید داشته و اقدام برای به انجام رساندنش را از همه انبیاء و پیروانشان طلب کرده، امامت و پیشوایی از یکسو و تشکیل امت است از دیگر سو، به منزله گروهی که از نظر تفکر در زندگی متحدند، و از یک امام و پیشوا تبعیت می‌کنند. در فرهنگ قرآنی ما ابراهیم اولین پیامبری است که به توحید فراخوانده و سپس تشکیل امت داده، یعنی توانسته است گروهی از انسان‌ها را که دارای یک ملت (اندیشه) هستند گرد هم آورد و صاحبان آن اندیشه، به جهت طرز فکر و ملتِ واحدی که دارند، در اخلاق، ‌‌منش وکنش، متمایل، منسجم، متماسک، متحد، متعاون، همراه، هم‌مقصد، هماهنگ و هم‌پیمان هستند.
«وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُک لِلنَّاسِ إِمَاما» (بقره ۱۲۴)
ای پیامبر به‌خاطر داشته باش که خداوند ابراهیم را برگزید و برای او کلمات خودش را به اتمام‌رسانید وگفت‌ ای ابراهیم (اکنون که کلمات بر تو تمام شده است) من تو را پیشوای مردم قرار می‌دهم» از مضون آیه چنین بر می‌آید که با اتمام کلمات بر ابراهیم، هرآنچه را که او در راستای هدایت جامعه به سوی دعوت الهی نیازمندش بوده است، خداوند در اختیارش قرار داده و اکنون می‌تواند نقش امام و پیشوا را ایفا کند. آیا مراد از این امامت، پیشوایی سیاسی جامعه است؟ برای پاسخ به این سوال، آیه فوق را در کنار آیه سوم از سوره مائده می‌نشانیم که از آن موضوع معرفی علی(ع) برای جانشینی سیاسی پیامبر(ص) استخراج شده است:
«الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلَامَ دِینا» (مائده ۳)
آیا برداشت مذکور از آیه فوق پذیرفتنی است؟ از چشم‌اندازهای گوناگونی می‌توان پاسخ این پرسش را جست‌وجو کرد:
۱- آیات قبل و بعد از آیه فوق موید این معنی است که خداوند پیامبر را موظف می‌کند هر آنچه بر او نازل می‌شود، بی‌کم‌وکاست، ابلاغ کند و در این میان هیچ پیشامد و گزندی وی را از انجام رسالت باز ندارد و بر طغیان و مخالفت و سرکشی کافران اندوهگین نباشد. پس، از سیاق آیات چنین به‌نظر می‌رسد نعمتی که تمام شده است، همان وحی خداوندی (قرآن) و تحقق عینی آن (اسلام) باشد. یعنی اکنون که وحی بدون هیچ نقص و گزندی به مردم ابلاغ شده است، نعمت بر ایشان تمام است.
۲- اگر موضوع«بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیک» معرفی علی(ع) به خلافت می‌بود، باید بلافاصله در همین جا آن را ذکر می‌فرمود، زیرا خداوند حکیم است و تاخیر بیان از وقت حاجت از حکیم، قبیح.
۳- تخصیص آیات کتاب به یک موضوع، باید همراه با دلائل بسیار روشن صورت پذیرد، در غیر این ‌صورت موجب بروز ناهماهنگی در آیات، می‌شود. در اینجا نیز اگر مضمون آیه فوق را همان «نصب سیاسی» بپنداریم، با آیاتی ناسازگار می‌شود که به پیامبر دستور می‌دهد در اداره دنیای مردم (یعنی همان «امر») با آنان مشورت کند: «وَشَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْر» و «وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَینَهُمْ»
۴- علی (ع) خود در جای‌جای نهج‌البلاغه بر این نکته تاکید می‌نهد که حکومت سیاسی از طریق بیعت و رای در اختیار قرار می‌گیرد. به عنوان نمونه امیرالمومنین در نامه ششم نهج البلاغه خطاب به معاویه می‌نویسد:
«مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند، هم بدانسان بیعت با مرا پذیرفتند. پس کسی که حاضر است نتواند دیگری را خلیفه گیرد و آن‌که غایب است نتواند کرده حاضران را نپذیرد. شورا از آن مهاجرین و انصار است. پس اگر اینان بر امامت کسی گرد آمدند و او را امام خود نامیدند، خشنودی خدا هم در آن است… .»
کلمات مولی آشکارا بیانگر این حقیقت است که خلافت، امری انتصابی از جانب خداوند نیست و جانشین سیاسی رسول خدا باید توسط مردم انتخاب شود.
۵- علی(ع) هرگز از حقی در امر خلافت و حکومت که از جانب خدا برای او در نظر گرفته شده و توسط پیامبر ابلاغ شده باشد، حرفی به میان نمی‌آورد. حتی آنجا که می‌خواهد از حق خود برای خلافت دفاع کند، بر ارزش‌ها و شایستگی‌های خودش تاکید می‌کند و مردم را بر این نکته «آگاه» می‌سازد که مبادا در «انتخابِ» خود دچار اشتباه شوند. در تمام خطبه‌های نهج‌البلاغه، نسبت بین «آگاهی و انتخاب» چنان آشکار است که جای هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که نگرش علی(ع) به مقوله حکومت چگونه و چیست! علاوه براین، نگاهی به گفتار،‌منش و کنش وی در طول ۲۵ سال کناره‌گیری و ۵سال حکومت، موید این مطلب است.
۶- رفتار علی (ع) با هر سه خلیفه پیش از خود و به‌ویژه ابوبکر و عمر، که در بسیاری از کتب تاریخی مکتوب شده، به روشنی نشان می‌دهد که وی آن‌ها را کسانی نمی‌پندارد که سخن پیامبر را بر زمین زده و حکومت را غصب کرده باشند! همکاری‌های شگفت‌انگیز علی (ع) با خلفا، که بارها از جانب خودشان مورد تاکید قرار گرفته، آن چنان مشفقانه است که جای هیچ شائبه‌ای باقی نمی‌گذارد. به عنوان نمونه، در کتاب الغارات ثقفی شیعی از قول امیرالمومنین علی(ع) آورده است که: «چون رسول خدا (ص) فرائضی را که بر عهده اوست به انجام رسانید، خداوند عزوجل او را از این جهان فانی به دیار باقی برد، صلوات خدا و رحمت و برکاتش بر او باد، سپس مسلمین دو نفر امیر شایسته را جانشین او کردند و آن دو امیر به کتاب و سنت عمل کرده و سیره خود را نیکو کرده و از سنت و روش رسول خدا(ص) تجاوز نکردند آنگاه خدای عزوجل ایشان را قبض روح کرد. خداوند ایشان را مورد مرحمت قرار دهد.»
۷- اگر امیرالمومنین فرمان خدا را برخلافت خود بعد از رسول اکرم(ص) می‌یافت، آیا شجاعت و شهامت و عدالت او اقتضا نمی‌کرد که یک تنه شمشیر برکشد و فرمان و عدل خدا را جاری سازد؟! و آیا از دروازه حکمت و شهر علم نبوی بعید نبود که بیان این حق را از وقت حاجت به تاخیر اندازد؟!
۸- مروری بر مجموعه دغدغه‌های علی(ع) در باب «حکومت» در آن دوران، که در کتب تاریخی و نیز نهج‌البلاغه مندرج است، نشان می‌دهد که تمام اعتراض وی معطوف به نگرش حذفی بوده است. یعنی این‌که خلیفه یا هرکس دیگری دامنه اختیار مردم را تنگ کند. مثلا این‌که خلیفه، خلیفه بعد از خود را نصب کند، یا به‌گونه‌ای عمل کند که نتیجه برآیند آرا، انتخاب فرد خاصی باشد. اعتراض علی معطوف به چنین فرآیندی است. همان چیزی که ما امروز انتخاب مدیریت شده یا هدایت یافته می‌نامیم. او به عدم انتخاب خود در شورای سقیفه هیچ اعتراضی ندارد، بلکه واکنش وی به محدود شدن عرصه انتخاب بود و نیز این‌که نتوانست خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهد. نگرانی علی(ع) تنها محدود شدن وسعت گزینش مردم بود و از کلماتش این امر به آسانی قابل استنباط است. بندهای هشتگانه فوق، هرچند بسیار مجمل و مختصر طرح شد، اما آشکار می‌سازد که مراد از «اتمام نعمت» در آیه مذکور، نه حکومت و پیشوایی دنیوی، بلکه اتمام بعثت نبی، نزول، دریافت و ابلاغ بدون کاستی و نقصان قرآن است. همین قرآن کامل و تمام است که قادر است امام و پیشوای امت واقع شود. این دُرُست همان چیزی است که درباره ابراهیم واقع شد. ابراهیم به مقام امامت نائل شده و اسوه ملت شد، چون نعمت بر او تمام شد. برای مسلمانان نیز به همین سان، از طریق بعثت رسول و با ابلاغ وحی و شکل‌گیری کامل قرآن، نعمت تمام شده است و اکنون باید مسلمانان به کتاب خدا و عمل رسولشان اقتدا کنند تا در اندیشه و عمل، شاهد و الگوی سایر امم باشند.
پس در راستای عمل به همین آیه است که علی(ع) تمام همت خود را مصروف تامل و تدقیق در قرآن و اجرایی کردن آن می‌سازد، تا آنجا که شیخ محمد عبده در بیان اندیشه و رفتار علی، وی را قرآن مجسم می‌نامد. ولی متاسفانه، بنا به فرموده مولی(ع)، شیعیان «به جای آن‌که کتاب را امام خود بدانند خود را امام کتاب می‌دانند» و برخلاف خواست او، بنده جهالت خود شده‌اند و مدام بر حق ضایع شده علی در حکومت چند روزه دنیوی می‌گریند! حکومتی که طبق فرموده مولی، ارزش آن از عطسه بز نزد وی کمتر بود. آیا می‌شود چیزی که از منظر امیر مومنان (ع) قدر و منزلتش از عطسه بز کمتر است، از طرف خدا باشد و تازه از این فراتر، اتمام نعمت و اکمال دین نیز باشد؟! مولی علیه‌السلام چه عالمانه از چنین روزهایی خبر داده می‌فرماید:
«و بعد از من بر شما زمانی خواهد آمد که هیچ چیز در آن زمان پوشیده‌تر از حق و هیچ چیز هم پیداتر از باطل‌ و هیچ چیز هم شایع‌تر از دروغ بر خدا و رسول نیست! در نزد اهل آن زمان هیچ کالایی کسادتر و بی‌مشتری‌تر از کتاب خدا نیست، البته اگر در جایگاه خود باشد! اما بسیار پرمشتری می‌شود، اگر از جایگاه خود تحریف گردد… کتاب و اهل کتاب دو نفر تبعیدی مطرود هستند که در راه حرکت می‌کنند و هیچ صاحب پناهی آن‌ها را پناه نمی‌دهد… مردم درآن زمان اجتماعشان بر تفرقه است، از جماعت گریزانند، گویا که این مردم پیشوایان کتابند و گویا که پیشوای آنان قرآن نیست. آنگاه از قرآن جز نامی نزد آنان باقی نماند و آنان جز خطی از قرآن نشناسند… .»
… در باور چه کسی می‌گنجد که شیعیان این علی، رسم وی و موعظه او را، که چنگ یازیدن به حبل متین الهی (قرآن) و اتحاد مسلمانان است، کنار نهاده‌اند و به جای تدقیق و تفقُّه در آیات قرآن و عمل به آنچه خداوند در کتاب از آنان خواسته، اسم علی را با فهم ناقص و ناصحیح خود از آیات کتاب و روایات مجعوله در هم می‌آمیزند و بر آتش تفرقه و اختلاف مسلمین هیزم می‌ریزند و آتش‌بیار معرکه می‌شوند و در قالب حُبّ و وَلایت امیرالمومنین، بزرگ‌ترین مظالم را در حق اهداف عالیه، الهی و انسانی شریف‌ترین و زبده‌ترین گوهر جهان بشریت مرتکب می‌شوند و بی‌آن که کوچک‌ترین سنخیتی در بینش،‌منش و کنش ایشان با علی (ع) وجود داشته باشد، مفتخرند که شیعه او هستند و منتظر شفاعت و دستگیری وی در آخرت!
البته این امر جدیدی نیست. از همان زمان نیز رسم و سنت علوی را کسی نمی‌پسندید. خطبه‌ها و نامه‌های آن حضرت در روزگار خلافتش، مبین این است که وقتی او، به انتخاب و بیعت مردم، بر مسند حکومت نشست، به‌خوبی می‌دانست که مردم تاب تحمل عدالت او را ندارند. از این رو پیوسته از پیروان و شیعیان خود گله‌مند و آزرده خاطر بود، که اسم علی را می‌خواهند اما رسمش را برنمی‌تابند.
چگونه می‌توان تصور کرد که اندیشه علی (ع) معطوف به کسب و حفظ قدرت بوده است؟! و چگونه می‌شود گزاره معطوف به کسب و حفظ قدرت را با این حقیقت تاریخی وفق داد که او می‌دانست ابن‌ملجم مرادی، به دستور خوارج، که اتفاقا همه خود را شیعه و پیرو علی می‌نامیدند، قصد کشتنش را کرده، ولی محافظی بر خود اختیار نکرد و مجرم را قبل از ارتکاب جرم مجازات نکرد؟! علی امام است و مهم‌ترین نقش او، همین امامت و پیشوایی امت است تا قیام قیامت. او حاکم سیاسی مردم برای چند روز گذرا و ناپایدار دنیا نیست. یعنی علی بیش از آن‌که حاکم مسلمین باشد، امام و الگوی بشریت است. او زعامت کبری دارد. امر خلافت در برابر این نقش یگانه امامت تا قیامت، آن‌قدر ناچیز است که علی آن را به سادگی فرو می‌نهد، تا با ریخته شدن خونش، الگویی بسازد برای رهبران و حاکمان در طول تاریخ. او بیش و پیش از هرکس و هرچیز یک امام است. امام اخلاق و شرف و کرامت و آزادی و آزادگی و عدالت و انسانیت. امامی که یگانه دغدغه‌اش تبیین راهی است که خداوند در کتابش، به وسیله کلام رسولش به او آموخته است، اما ذهنش هرگز مشغول خلافت و حکومت دنیایی نیست. حکومتی که تاکید فرموده است «زمام شترش را بر گردنش می‌افکند و رهایش می‌سازد». او که خود را تجسم کامل پیام وحی می‌دانست، آرزو داشت امام امتی باشد که نعمت هدایت از طریق همین کلام بر آن‌ها تمام شده است.
چنین عملکردی است که علی (ع) را به شخصیتی مبدل ساخته که مسلمان و غیرمسلمان و شیعه و سنی در وصفش قلم‌ها رانده و سخن‌ها گفته‌اند. پس علی نقش امامتش را به تمامی ایفا کرده و به‌راستی امام و الگوی امت‌ها شده است. مرحوم حکیم علامه غروی، در خطبه نماز جمعه ۱۸ آبان ۱۳۵۸، با توجه به عرصه‌های گوناگون حیات امام علی (ع) و نقش انکار‌ناپذیر و بی‌مثال او در تبیین و ابقاء مفاهیم بنیادین اسلام، امیرالمومنین را «جزء اخیر علت تامه دین اسلام» می‌نامد و می‌گوید: «چنان مساوات و برابری را به معنای واقعی و صحیح کلمه میان امت جاری کرد، چنان آزادی افکار و اندیشه را به مردم شناساند و به این‌ها عمل کرد به‌طوری‌که حتی از حق خودش هم صرف‌نظر کرد تا آراء مردم محترم باشد و این قانون اسلام باقی بماند و حکومت مردم بر مردم و سرنوشت مردم به دست مردم بودن، برای همیشه الگو باشد و این از مختصات و امتیازات دین اسلام است. پس همه مطالب و همه احکام را امیرالمومنین اجرا کرد، برنامه‌ها و کارهای امیرالمومنین هم همه نوشته شده است، بیاناتش همه نوشته شده است… این است که مطلب تمام است و امیرالمومنین جزء اخیر علت تامه دین اسلام است.» ‌این انسان کامل، طبیعتا شایسته این وصف نبی می‌شود که:
«مَنْ کنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَا» (کافی، ج۱، ص۲۹۳، باب الإشاره و النص
علی امیر المومنین) «هر که من دوست اویم علی هم دوست اوست. خداوندا هرکه او را دوست دارد دوستش بدار و با هر که وی را دشمن می‌دارد دشمن باش.»
اکنون اگر به آیه ابتدای بحث درباره امامت ابراهیم بازگردیم، خواهیم دید که ابراهیم(ع) نیز با اتمام کلمات الهی، امام می‌شود. یعنی امامت امت آنگاه میسر است که انسان پیام هدایت الهی را در خود مجسم و تمام سازد و به مقام خلیفه اللهی نائل شود. علی(ع) نیز چون تمامی کلمات خالق را در خود محقق و صفات جمال او را در خود متجلّی ساخته، به امامت امت، نائل شده است، نه فقط در حیاتش و نه تنها برای پنج سال، که تا قیام قیامت و برای همه دوران‌ها و برای همه انسان‌ها؛ و این همان زعامت کبراست. البته هر آن کس که امامش قرآن باشد و به کتاب و کلام الهی دل بسپارد، به‌مثابه الگو و امام برای تمام جهانیان است.
«هُوَ سَمَّاکمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیکونَ الرَّسُولُ شَهِیدا عَلَیکمْ وَتَکونُوا شُهَدَاءَ عَلَی النَّاسِ» (حج ۷۸)
آیا معنای «زعامت کبری» که تا قیام قیامت ادامه خواهد داشت، جز این است؟ آیا میان این زعامت و امامت، که علی(ع) مصداق اَتَمّ آن است، با خلافت و زعامت سیاسی، هیچ سنخیت و شباهتی وجود دارد؟ یا تنها اشتراک لفظی ساده‌ای است که انحراف‌های شگفت‌ به‌بار آورده؟! (ر. ک. کتاب چند گفتار/ اثر آیت‌الله سیدمحمدجواد موسوی غروی)
نتیجه آن‌که جزو وظایف رسولان الهی، از جمله پیامبر اسلام، تعیین جانشین یا خلیفه، که اصطلاحا نصب می‌گویند، برای تشکیل حکومت و اداره امور دنیای مردم نبوده است. پیامبران و به‌ویژه پیامبر اعظم برای رهایی بشر از همه قیود و بندهای جهل و بردگی و اسارت مبعوث شده‌اند (اعراف ۱۵۷). نصب یا تعیین، در خود، مفهوم سلب آزادی و نوعی از بندگی و بردگی را دارد. از این‌رو ناقض هدف بعثت رسول اسلام، مذکور در آیه ۱۵۷ اعراف است. بر این پایه حتما رسول اسلام خود ناقض پیامی که آورده است نمی‌شود. بر همین اساس است که شیعه با نصب عمر توسط ابی‌بکر و نصب عثمان توسط عمر شدیدا مخالف است و آن را مغایر با کتاب و سنت و متضاد با اصل آزادی انسان قلمداد کرده است. وقتی خدای تعالی در کتاب مجیدش انسان را در قبول دین، ماندن در آن یا خروج از آن آزاد و مخیر گذاشته است، چگونه اذن داده است حاکمان بر این مردم، منتخب و برگزیده آن‌ها نباشند و در این امر با این اهمیت مسلوب‌الاختیار باشند؟! پس پیام غدیر از سوی رسول آزادی و رهایی و عدل، معرفی ولی و امام مردم است تا قیام قیامت، نه تعیین و نصب حاکم سیاسی برای مدتی کوتاه. بارخدایا! در پرتو تعالیم کتابت از ظلمات، کژی‌ها و تباهی‌ها رهایمان ساز و به نور ایمان و آگاهی داخلمان گردان، تا وعده تو را محقق ساخته باشیم و بسان پیشوایمان علی، الگو برای همه مردم باشیم. خداوندا! درود
همیشگی ات را بر او فرست که چه نیکو امامی است برای ما و چه صالح بنده‌ای است برای تو.
منبع: روزنامه بهار

۱۱۸ نظر:

  1. پس دعوای شیعه وسنی برای چیست؟آیاتوحیدبه معنای یکتاپرستی نیست یا اگر اسلام دین کامل است پس چرا این همه تفرقه به وجودمی آید به قول حافظ جنگ هفتادوملت راهمه را عذربنه چون حقیقت ندیدند ره افسانه زدند

    پاسخحذف
  2. کس کشا وقتشونو واسه چه اراجیفی تلف میکنن....

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما هم که خیلی ادب داری؟!

      حذف
    2. ادب/شتر در خواب بیند پنبه دانه ولی این ادب را در خواب

      حذف
  3. مهسا شهیدی ( سیدنی )۶ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۳:۵۶

    مرگ بر روحانی که به خاطره اون حاظر شدم شوهرم محمود کریمی را طلاق بدم و رای بدم الان هم آواره خیابان های سیدنی هستم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تو دیگه خیلی کسخلی

      حذف
    2. بی خیال حالا جدا شدن تو هم تقصیر روحانی،آواره شدنت هم گردن اون،فکر کنم تا آخر دوره اگه چند تا بچه هم بیاری میافته گردن اون بدبخت....

      حذف
    3. عزيزم كسي كه طلاق ميده اواره نميشه راحت باش طلاقت داده الان هم يكي ىيكه زيرشه

      حذف
    4. یعنی به نظرت مردم انقدر احمق ان که متوجه تلاش مذبوحانه تو برای بدنام کردن این دو تا اسم که نمیدونیم کی هستن(محمود کریمی و مهسا شهیدی)نشن...

      حذف
  4. دستتون درد نکنه از بابت انتشار این مقاله عالی بود

    پاسخحذف
  5. سلام بر همه دوستان .مقاله جالبی است .نویسنده معلوم است که مطالعات عمیقی در تاریخ صدر اسلام و اما مت دارد .من تخصصی در این باب ندارم .ولی یک آرزو دارم که چگونه میشود به نام دین و مذهب ، مخصوصا" در چهار چوب یک دین خونریزی نکرد؟ حالا در بین ادیان مختلف دیگر بقول معروف طلبش.
    منافع کی در داخل پیروان یک دین و خارج از آن دین ایجاب میکند که بنام همان دین هر روز خونها ریخته شود؟این را علی ( ع ) گفته؟ هرگز .امروز دنیای اسلام در آتش این فتنه میسوزد . منافع تبهکاران داخلی و خارجی این وضع را میخواهد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بنده مطالعه دارم طرف شر و ور گفته

      حذف
    2. وقتي خودتون مي فرمائيد «من تخصصی در این باب ندارم» لطفا تعريف الكي نكنيد چون مقاله مزبور از نگاه كساني كه تخصص در اين موضوع دارند، اراجيفي بيش نيست.

      حذف
    3. جدا اراجیفه اینهمه بی اطلاعی نوبره.

      حذف
    4. نویسنده ی مقاله با نگاشتن این مقاله، بی سوادی خود را صراحتا اعلام کرده. با مغالطه می توان حق را باطل جلوه داد.

      حذف
  6. ممنون از اینکه این زحمت رو کشیدید خیلی دنبال مطلب مقاله بودم نه نقد هایی که بهش نوشته اند همیشه این مقاله ها نشان دهنده این هست که خیلی نویسنده اش درک عمیقی داره ونباید سطحی برخورد کرد واقعا ممنون.

    پاسخحذف
  7. هم غروی غلط کرده هم شما اشتباه میکنی ازش حمایت میکنی خدا لعنت کند همه ظالمین به آل الله را.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خاک بر سر تو و امثال تو که خودتو به یه مشت اراجیف بیخود و دروغ و سطحی فروختی خداوند همه ی مارو آگاه کنه و تو رو هم آگاهتر.

      حذف
    2. شما هنوز این اندازه آگاهی ندارید که خدا آل ندارد. شما شرک می گوئید. به همین دلیل به راحتی به دیگران توهین می کنید. خداوند نسل آخوندها را از میان بردارد که مشتی مشرک را به نام دین تربیت کرده اند و برای ثروت و قدرت توحید و عدل و انصاف و انسانیت را تعطیل کرده اند.

      حذف
    3. دوست عزیز هر کس آزاد است نظرش را بگوید و برای گفته اش دلیل بیاورد هر کس خواست قبول بکند و هر کس قبول نکرد با دلیل به نقد صحبت های او بپردازد. به همین سادگی. کسی هم با کسی دشمن نیست و فحش نمی خورد.

      حذف
    4. عزیزم نه علی(ع) به کسی فحش میداد،نه اسلام این حق رو بتو داده.منم مسلمونم،ولی اگرم این مقاله از نظر تو اشتباه باشه ،تو خیلی قشنگ میتونی دلیل بیاری و اشتباهاتشو ثابت کنی،از اونجا که مسلمونی حتما دلیل شرعی داری ک اشتباهست دیگه.وگرنه این نحوه صحبت کردن ک علی و اسلام نمیپدیرند،باعث بد جلوه دادن اسلام میشود و تو باید جواب گو باشی.از پیامبر پرسیدند در خانه خدا، که اسلام چیست ،و پیامبر پاسخ دادن:خوش اخلاقی ،بله عزیزم طرف سه بار پرسید و پیامبر همین پاسخ رو داد

      حذف
    5. آنها که آل الله را به یک خانواده نسبت می دهند معنی کلمه رحمان را نمی دانند خدا شر این شرک را کم کند

      حذف
    6. مشرک اونایی هستندکه امروزتتوی سوریه بانام خداورسول انسانهارومثل گوسفندسرمیبرند ودرعراق بابمب بستن بخودوبرای دیدارپیامبردربهشت آدمهاروتیکه تیکه میکنن خداآنهاورهبراشون روالساعه بجهنم واصل کند......

      حذف
    7. چه ربطی داشت آخه

      حذف
  8. ظالم به آل الله (منظورت رسول وامامان باشد يا مردم) كسي است كه راه بر ابراز انديشه را مي بندد و تحمل شنيدن صدايي ديگر را ندارد.

    پاسخحذف
  9. بايد جور ديگر انديشيدن و تأمل در مورد انديشه هاي ديگران را ياد بگيريم. فكر مي كنم انديشه ديني كه به ما تلقين ميكنند مروج خشونت و ترس توأمان است و انسان و انديشه اش را به بند مي كشد. با اين تفسير آقاي غروي از اين رو موافقم كه نتيجه اش پذيرش آزادي و آزادگي انسان است. انديشه معتزله نيز در همان قرن هاي دوم و سوم بر آن بودند كه امامان نمي توانند معصوم باشند چون قرار است رهبري سياسي و مديريت جامعه را به عهده بگيرند. حتي برخي از آنها معصوميت پيامبر را نيز مورد پرسش قرار مي دادند. اين تعصبي كه ما امروز داريم بي پايه است. از همان آغاز انديشه هاي مختلفي در اسلام بوده است، اما متأسفانه هميشه يك صدا به خاطر منافع ناپايدار و موقت خود، صداهاي ديگر را خفه مي سازد. براي توقيف روزنامه بهار و براي كساني كه با انديشه و بيان انديشه را به بند مي كشند متأسفم

    پاسخحذف
  10. سلام هر کس در گفتن عقایدش آزاده اما در نظر داشته باشیم که نظر حق و نظر باطل و گمراه کننده دو مقوله جدا گانس من مطالعات زیادی در مورد دین داشتم تو همون نهج البلاغه روایات زیادی از حضرت هستش که دلیل بر عصمت امام و انتخابی نبودن این منصب هست ایشون دلیل آوردن که نعمت وحی به اتمام رسید در صورتی که بعد از این ایه آیات دیگری هم به پیامبر نازل شده ایشون این آیه رو تفسیر میکنن در حالی که قران و شکل آیاتش موید اینه که هرکسی قادر به تفسیر اون نیست مثلا در قران میخونیم به این مضمون که قران را کسی نمیفهمد مگر خدا و راسخون در علمش . اینجا جای بحثش نیست و منم فرصت نقد ندارم اما فقط این رو به اهل محبت اهل بیت میگم که واقعا این نوشته خیلی قویه و در عین حال شیطانیه چون باعث انحراف میشه از مسیر صراط المسقیم ،البته قوی برای عوامی که مطالعات مذهبی ندارن. این رو هم اضافه کنم که همه پیامبران برای خودشون جانشین مشخص میکردن و این یک سنت بین اونا بوده و این در خود آیاد قران مشخصه برای این نویسنده که این همه قدرت تحلیل داره بعیده که این آیات رو ندیده باشه ولی بنظر غرض ورزی دارن و نباید خیلی چیزارو هم از نهج ا لبلاغه و هم ازقران ببینن این دو رو که گفتم دلیل نمیشه که جاهای دیگه مثل ادعیه هامون و کتب معتبر دیگمون خبری در مورد بحث این آقا نیست بلکه فقط چون از این منابع استفاده کرده و اسم آورده این دو رو گفتم راستی چطور نویسنده حدیث غدیر خم رو با اون سند کاملا محکمش که بالای 100 راوی غیر شیعه داره رو نمیبینه ؟ در مورد حدیث حضرت که در بالا اورده که حضرت این طور فرمودن:«مردمی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند، هم بدانسان بیعت با مرا پذیرفتند. پس کسی که حاضر است نتواند دیگری را خلیفه گیرد و آن‌که غایب است نتواند کرده حاضران را نپذیرد. شورا از آن مهاجرین و انصار است. پس اگر اینان بر امامت کسی گرد آمدند و او را امام خود نامیدند، خشنودی خدا هم در آن است… .» این در جواب معاویه هستش که انتخاب حضرت زیر سوال برده و ایشون هم با توجه به استدلالات معاویه مبنی بر قبول اجتماع مردم هستش نه اینکه خودشون این مطالب عقیدشون باشه بلکه با عقده طرف مخالف راه استدلال رو برش میبنده مثلا کاری که حضرت ابراهیم با ستاره پرست ها و خوشید پرست ها کردن که در قران هم مذکور ه . ببخشید باید برم اگه وقت شد ریز ریز مطلب این اقا رو نقد میکنم و روشن میکنم کجا در کلامشون و فهمی که از این آیات و روایات داشتن به خطا رفتن. موفق و موید باشید در پناه خدای تبارک و تعالی.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما همانند قشر روحانیون، اهمیت اصلی را به روایات و احادیث می دهید و بهای لازم را به قرآن، که از زمان پیامبر مکتوب بوده نمی دهید. می دانیم آقای خمینی در وصیت نامه اش نوشته، هیچ قولی از سوی من صحیح نیست مگر به صورت صوت و یا فیلم باشد. می دانید چرا؟ به این دلیل که او خوب می دانست به راحتی می توان به دیگران همه چیز را نسبت داد و با تکرار آن را همچون یک روایت و حدیث به خورد ملت داد. شما مسئله را لازم نیست پیچیده کنید. علی ع مخالف جانشینی بود و به همین دلیل با خلافت عمر مخالفت کرد. او معتقد به بیعت مردمی بود و تا مردم از او نخواستند خلافت را نپذیرفت. بنابراین اگر پیامبر هم او را به جانشینی خود منصوب می کرد که نکرد، تامردم بیعت نمی کردند، علی نمی پذیرفت. مسائل را باید در ذهن خود از ابهام خارج کنید تا به حقیقت نزدیک شوید. اگر این قول نا درست روحانیون را قبول کنیم که حکومت علی ع غصب شده و علی برای حکومت تلاش می کرد، باید این راهم قبول کنیم که حسین ع هم در جنگ بر سر قدرت کشته شد. که این بزرگ ترین ظلم به آن مرد ازاده و شجاع و مرد خدا و انسان وارسته می باشد.

      حذف
    2. احسنت بر شما که فاتحه مقاله این غروی عوضی رو خوندید.
      ممنون

      حذف
    3. به دوست عزیزی که گفتند شیعه اهمیت اصلی را به روایات می دهد نه قرآن عرض میکنم که این خلاف واقع است. چون شیعه بر اساس عقل و نقل معتبر حتی اعتبار روایات را نیز با سنگ محک قرآن می سنجد و مهمترین تفاوت شیعه و اهل سنت( که در مواجهه با قرآن و روایت قائل به سنت و روایاتند هرچند روایات ضعیف باشد) همین نکته ی مهم است.

      حذف
    4. با سلام خدمت تمامی عزیزان
      در جواب دوستی که شیعه رو متهم به بالا گرفتن روایت از قرآن کرده عرض کنم اولا به قول دوستمون و با فرمایش معصوم که می فرمایند روایات ما را با قرآن بسنجید اگر موافق کلام الله بود بپذیرید و گرنه به دیوار بکوبید، پس قرآن به عنوان معیار سنجش روایات است.
      دوما قرآن کتاب خودآموز نیست که بتوان به تنهایی از آن مسائل دنیایی و آخرتی را سنجید و صبق فرمایش قرآن که پیامبر را مبین معرفی می کند، یعنی قرآن نیازمند مبین است و هرکسی نمی تواند با شعار حسبنا کتاب الله مبین قرآن را کنار زند پیامبر با در مدت زندگانی با برکت خود نمی توانست کلیه موارد را برای بشریت تا قیامت تبین کند و از انچا که قرآن تبیانا لکل شیء میباشد پس بعد از پیامبر برای موارد جدید از قرآنی که به گفته خودش برای هرچیزی تبیان است چگونه می توان کمک گرفت؟ در زمان بعد از نبی این مبین قرآن کیست؟ عمر؟ که به گفته خود هیچ نمی داند. ابوبکر؟ که 7 آیه را ترجمه و تفسیر کرد که 4 تای آن غلط بود (به منابع سنی مراجعه کنید) یا مولا علی و ائمه دیگر که هیچگاه در جواب سوالی نمانده اند و همواره سخنانشان تأئید کننده امام قبل خود و قرآن می باشد.
      حال سوال اینجاست اگر به روایتی از امامی اطمینان داشته باشیم طبق موارد ذکر شده بالاآیا نباید به این روایت عمل کرد؟ انصاف هم خوب چیزیست.

      حذف
    5. چرا فکر میکنید از ازل تا ابد فقط علی (ع) ....... تا برسه به شما همه چیز رو میدونه و دیگران چیزی رو نمیدونن ... یادت باشه که خود پیغمبر (( بشری مثل شما بود ))..

      حذف
    6. بله جناب اهل تفکر پیلمبر هم بشری مثل ما بود ولی انا بشر مثلکم یوحی یعنی من بشری مثل شما هستم با این تفاوت که برمن وحی می شود یا این فرمایش که هر سخن من از جانب خداوند است. و اما درمورد علم مولای متقیان اگر معتقد به قرآن باشید می شود برای شما اثبات کردکه علم علی علیه السلام باید فراتر از علم ما افراد معمولی باشد. اگر موافق به بحث هستید می توانیم در skype باهمبحث کنیم. اگرموافقید آدرس خود را بگذارید .

      حذف
    7. " ما خدارا هم با عدالتش می پذیریم" این جمله از استاد محمدرضا حکیمی است دوست عزیز در معرفی که شما از امامت می کنید امتیاز های ویژه برای خانواده پیامبر قائل می شوید که عدالت خدا را در ذهن به چالش می کشد معنی واژه " قرآن " را هم اشتباه بر داشت کرده اید و آن بخشهایی را که به پسند خودتان به معنی توانایی ویژه افراد خاص در برداشت قرآن دیده اید تفسیر به رای تلقی می شود شما "ریب " را درست معنی کنید تا آیه ی " ذالک الکتاب لا ریب فیه" را بفهمید

      حذف
    8. آقایی که میفرمایید پیغمبران جانشین تعیین میکردند میتونید بگید جانشین حضرت عیسی که بود؟ و دیگر اینکه ادر دنیا کدام سلسله از جانشینان سایر پیامبران اکنون بر مسند قدرتند تا ما به ایشان بگرویم؟ تعجبم از اینه که چرا شیعه اصل واضح مشاوره در حکومت رو که نص صریح قرانه فرو گداشته و چسبیده به این آیه مبهم (در مورد حکومت) "الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی" که هیچ معنایی از آن برای امامت مستفاد نمیشه؟

      حذف
  11. لطفاً به پاس میهن پرستی وحقوق بشر وجلوگیری از اعدام ها مقاله ذیل را تکثیر کنید : 1- قاضی کیا نوش شکو تازه - مستشار دادگاه تجدید نظر وریاست وقت شعبه 104 جزائی تبریز و شعبه 6 بازپرسی ( با سابقه اعدام وشکنجه گری به تعدد ... پسر نزول خوارو دلال معروف تبریز وحومه محمود شکوه تازه)- که به همراه همسرش بنام خانم پروانه صا دقی شبستری ( - فامیل نماینده ولایت فقیه - ایت الله خامنه ای - در شهر تبریز: آیت الله مجتهد شبستری ؛ که متاسفانه وعلی الظاهر که وکیل ماده 187 منتخب قوه قضائیه است , در نقش وکیل بازی ومخبر اداره اطلاعات در خصوص اعضاء کانون وکلاء دادگستری کانون مستقل وکلاء وکانون کارشناسان رسمی دادگستری بوده ؛ که بعد از ظهر ها در اداره اطلاعات مشغول بازجوئی از زندانیان سیاسی زن می باشد ونیز حتی پسر ودختر این والدین جنایتکار ایرانی که بخاطر مشتی پول جوانان ایران را به خاک وخون کشیده وهزاران خانواده را از هم فر پاشانده اند ؛ پسر ودختر خویش را بورسیه تحصیلی جهت اشتغال آتی در اداره اطلاعات قرار داده اند و.....)
    .2- قاضی رحیم حملبر ریاست دادگاه اصل 49 قانون اساسی تبریز در خصوص مصا دره اموال متهمین سیاسی و( نیز شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز) به همراه دو نفر از خانم های خویشاوند خویش در اداره اطلاعات در نقش بازجو (خانمها پروین وزری )
    3- قاضی محسن هاشم زاده داش ارزن مرندی - بازپرسی شعبه 4 تبریزو معاون امنیتی- سیاسی دادستان تبریز ( بازپرس وبازجو مخوف ویژه اداره اطلاعات )
    4- قاضی حسین نوبخت - معاون دادستان تبریز وریاست شعبه 6و7و9 اجرای احکام کیفری تبریز
    5- قاضی موسی خلیل الهی - دادستان وقت تبریز - مخوف ترین دادستان ایران در برهه کنونی که بارها مورد تقد یر وتمجید مقام رهبری واداره اطلاعات در انواع همایشها در دادگستری تبریز واقع ودادستان نمونه جمهوری اسلامی و...انتخاب شده وآمار اعدام ها در زمان دادستانی وی پس از اعدامهای اوایل انقلاب تبریز از سال 1388 الی تاکنون بعنوان شاخص مطرح بوده و نیز تبریز تنها شهری بوده که به جرات می توان گفت تمامی اعدامها در زندآن در بایکوت وسکوت مطلق خبری صورت می گیرد ؛ وحتی اجساد نیز به خانواده اعدام شدگان و اغلب پس از تدفین اجباری وپس ازمدت زمانی دستوری مقرر توسط دادستان یا معاونین وی ؛ اطلاع و تحویل داده می شود!- -- لازم به ذکر است که مسئولیت اجرای عملی وفیزیکی اعدام در زندان شهر تبریز که معمولاً سحر گاهان صورت می گیرد. به عهده 3 مقام اخیر می باشد
    .6- قاضی میکائیل خوبیار پور ( ریاست شعبه 4 تجدید نظر استان آذربایجان شرقی)
    10- قاضی سعدالله عطا لو ( ریاست حفاظت -اطلاعات قوه قضائیه مستقر در تبریز )
    11-قاضی مالک اژدر شریفی زنجانی ( ریاست کل دادگستری استان آذر بایجان شرقی -- - که 6 مقام اخیر مسئولیت صدور اعدام ها واحکام را - بعنوان ریا ست شعبه دادگاه کیفری استان آذر بایجان شرقی –و یا تائید اعدام ها واحکام را تحت سمت ریاست شعبه تجدید نظر - به عهده دارند.
    .
    14- صادق عزیزی بهروز ( معروف به صادق شش انگشتی ) وبخصوص برادرش صمد عزیزی بهروز فرزند : محمد ؛ که مدیر کل نهاد ستاد اجرای فرمان امام خمینی را به عهده دارد ، این نهاد که مدیران وکارکنان اصلی آن را اغلب بازجویان و مخبرین اداره اطلاعات تشکیل میدهندوپس از دستگیری متهمین سیاسی وصدور حکم واجرا و.....تما ماً از طرف مقا مات فوق ، با هماهنگی اخذ شده فی مابین ؛ ترتیب مصادره اموال وبی خانمان نمودن متهمین و خانواده هایشان از طریق کانال این فرد مخوف صورت می گیرد وسپس تحت مزایده های صوری و......به خویش اختصاص می دهند.

    پاسخحذف
  12. نویسنده این مقاله فقط میخواهد وحدت مسلمانان را از بین ببرد خدا هدایتش کند من خودم سنی هستم و ایشان و هر کسی که منافع خود را در تفرقهمی داند را گمراه می پندارم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مگه الان وحدت دارن؟!!!

      حذف
    2. اتفاقا نویسنده با دلایلی که می آورد اتحاد شیعه و سنی را محکم می کند.

      حذف
  13. این آقا خودش اول بیایید طرز صحیح وضو را انجام دهد و دو رکعت نماز بخواند بعد بیاید در مورد اسداله حضرت امیرالمومنین علی (ع) نظر بدهد.
    از جملات معکوس و با تقدیر از خود آن حضرت، میخواهد جملات منحرف خود را به کرسی بنشاند. تاریخ امثال اینها را خیلی دیده و خواهد دید.
    ولی حق قطرات خون امام و شهیدان کربلا و ناله های امامان و اصحابشان تا قیام قیامت بر پیشانی این روزگار خواهد ماند.
    والسلام.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حق قطرات خون امام و شهیدان کربلا و ناله های امامان و اصحابشان تا قیام قیامت بر پیشانی این روزگار خواهد ماند. تکبیر.
      مگه هنوزم از این آدمها که اینجوری حرف میزنند و فکر میکنند, تولید میشه؟؟ کلی خندیدم

      حذف
    2. دوست عزیزشما اصلا برای یکبارهم دقیق این مقاله را خوندی حداقل یک مقدارمطالعه داشته باش بعدا نظربده


      حذف
  14. باسلام خدمت همه انسانهای ازاده بنده چندسوال از نویسنده این مقاله دارم آیا خداوند تبارک وتعالی برای انسان غیراز خیر وصلاح چیزی رو میخواد آیا فلسفه وجود پیامبر غیرازاین بوده که برای نجات بشریت خداوند پیامبران را بسوی بشرفرستاده ایا نباید کسانی که از سوی خداوند برای هدایت بشر امده اند انسانهای متمایز از دیگران باشند تا درراه هدایت انسان دچار اشتباه نشوند به اعتراف نویسنده این مقاله حضرت علی (ع) دارای تمامی صفات یک انسان کامل برای همیشه تاریخ هستند ایا این منطقی که درحضور یک همچین اسوه ای دیگران هدایت مردم را در حکومت به عهده بگیرند ایا این ظلم آشکاری از سوی خداوند به مردم ان زمان نبوده که خشنودی خداوند دراین باشد که هرکه را مردم انتخاب کنند خداوند راضی به ان باشد اهل بیت رسول الله خانواده ای بینظیر برای همیشه تاریخ هستند نه بخاطر اینکه فقط مسلمان هستند بلکه این خانواده اگر در رم یا یونان باستان هم بود باز برای بشریت الگو بود خواهش میکنم هیچ وقت زود تصمیم نگیرید درست فکر کنید

    پاسخحذف
  15. خداوند انسان را خود مختار آفریده است. به این دلیل او را مسئول اعمال خود گردانده. در قرآن خطاب به پیامبر می فرماید: وکیل آنان نیستی، تو فقط پیام بر ما هستی برای رساندن پیام، هدایت با خدا است. و در آیه ای دیگر می فرماید: اگر خدا می خواست همه مردم در راه راست قرار می گرفتند اما مشیت الهی در این بوده است. این ها نظرات خداوند هستند که در قرآن ثبت است. حالا اگر با منطق حضرت عالی جور در نیاید، بحثی جدا است. خداوند اهمیت را به انسان می دهد و خطاب به پیامبرش می فرماید با دیگران مشورت کند و تصمیم جمع را عمل نماید و اگر به نظرش نا صواب است، عمل کند و به خدا توکل نماید. تا این اندازه نظر مردم با اهمیت است در نزد خداوند. اما متاسفانه آقای خمینی گفت: اگر 35 میلیون (جمعیت آن زمان ایران) بگویند آری، من می گویم نه. فرعون در قرآن به همین دلیل مذمت می شود. بزرگی علی ع به جای خود، نظر مردم هم جای خود را دارد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. الیته من طرفدار دموکراسی هستم ولی چون از قرآن نمونه آوردید باید عرض کنم که "با دیگران مشورت کن" را قرآن گفته ولی "به تصمیم جمع عمل کند" را جایی در قرآن نگفته. مشورت با رای گیری متفاوت است. از طرفی "و اکثرهم لا یعقلون" و "وإن تطع أكثر من في الأرض يضلوك عن سبيل الله إن يتبعون إلا الظن" هم در قرآن هست که یعنی ای پیغمبر اگر به نظر اکثریت عمل کنی از راه خدا منحرف میشوی چون اکثریت از ظن و گمانشان پیروی میکتتد و اهل تعقل نیستند.

      حذف
  16. بــــبینین عزیزان،من مقاله رو خوندم و البته برای نظر دادن به این مقاله در این سطح،باید در همین سطح هم سواد داشته باشم که خیلی هامون نداریم ک چه بخوایم درستی و یا نادرستیش رو تایین کنیم.همیشه عزیزان در این موارد از یک نفر ک مخالف این مقاله که سطح سوادش در سطح مقاله است استفاده کنید و اون موقه هست که تازه شما میتونین حق رو تشخیص بدین.من تنها کاری که آلان میکنم ،این مقاله رو می برم پیش یه با سواد مخالف،میگم دلایلت رو برای نادرستی این مقاله بگو.اون موقه تازه من میتونم نظر بدم و حق رو پیدا کنم.عزیزان من مسلمونم و شیعه.همین جا از طرف کسانی ک خودشون رو مسلمون میدونن ، ولی به نظرات و صاحب مقاله فهش دادن،من معذرت میخوام.بخدا این حق رو خدا به هیچ مسلمونی نداده،و شما عزیزان این جور برخوردها رو از اسلام ندونید. ممنونم.

    پاسخحذف
  17. به نظر من مقاله ی بسیار ضعیفی است و مغالطات زیادی در آن بکار رفته. مثلا در جایی شیعه را می کوبد و آنها را امام قرآن می خواند و در جای دیگر از اعتراض شیعه به خلافت عمر و عثمان نتیجه گیری می کند .
    ولی نکته ی مهمی که بر آن تاکید شده بحث انتصابی بودن امامت و اختیار و آزادی است که باید گفت هیچ ملازمه ای با هم ندارند. مگر شخص شخیص و نفس نفیس رسول اکرم را مردم برای نبوت انتخاب کردند؟ نبوت و امامت مناصبی الهی هستند که از جانب خدا برگزیده می شوند و انسانها با اختیار و انتخاب خود یا نبوت و امامتی که از جانب خداست می پذیرند و یا نمی پذیرند. نبوت و امانت شئونی دارد که یکی از آنها اتصال با منبع وحیانی است که در قالب عصمت شکل می گیرد و این امکان ندارد انتخابی باشد و لی یکی دیگر از شئون آن حکومت ظاهری و دنیایی است که مشروط به شرایطی است که از مهمترین شرایطش اقبال مردمی است چنانچه تا وقتی اقبالی از جانب مردم مدینه به رسول اکرم نشد ایشان اقدامی هم در راستای تشکیل حکومت نکردند و به محض بیعت و اقبال مردم یثرب و فراهم آمدن شرایط مناسب حکومت نبوی در مدینه شکل گرفت . پس می بینیم مردم حقی در انتخاب نبی ندارند ولی آزادند که این نبی را به عنوان حاکم خود برگزینند همچنان که آزادند نبوت او را قبول کنند و به فرامین و احکامش گوش سپارند . پس مطلبی که در جای جای مقاله بر آن تاکید می شود که انتصاب علی علیه السلام به عنوان خلیفه و حاکم بر خلاف اصل آزادی است مطلبی نادرست است. در مقاله نکات مهم دیگری هست که خوشبینانه یا بخاطر عدم اطلاع درست نویسنده از تاریخ اسلام و روایات است و یا بدبینانه از سر غرض ورزی و نادیده انگاشتن حقایقی است که انکارش انکار خورشید در روز روشن است.

    پاسخحذف
  18. باسلام خدمت همه دوستان بجای توهین وفحش دادن ازعقل ومنطق استفاده کنین بنظرمن تو این مقاله هیچگونه توهینی صورت نگرفته واقای غروری براساس تحقیقات عقلی خودش به این نتیجه رسیده بهترست بجای تقلید کوکورانه وبدون فکروبدورازتعصبات دینی وقومی باتفکرصحیح بهترین نتیجه روبگیریم بجای برچسب زدن همدیگه بفکره ساختن دنیایی خوب ارام وابادباشیم اگه درزمان حال یخورده به اطرافمون بادقت بنگریم می بینیم تمام مشکلات ومعضلات وخون ریزیها واختلافات سرهمین لجاجتها وجهالت هاست یکی تفکرشیعی ناب دارد یکی تفکرسنی ناب داره یکی یهودی نابه یکی زرتشتی مخلصه یکی کمونیسته خلاصه هریکی فکرمیکندیا بهتره بگویم معتقدندگه فقط حق بااونه وبقیه همه ناحق نجس و کثیفند وحق اظهارنظرکه هیچی حق زندگی کردن هم ندارداهل هردینوائینی که باشیم دروحله اول انسانیم اگه معتقدبه خداباشیم خب همه راخداافریده وازادخلق کرده راه خوبو ازبدبراش مشخص کرده وبهش اختیارداده ازاین دوگزینه یکیوانتخاب کنه خلاصه اهل هرعقیده ومسلکی که باشیم چه معتقد بخداباشی چه نباشیم هیچکدومه مون بردیگیری برتری نداریم وحقم نداریم کسی را بخاطرابراز عقیدش وبیان دیدگاهش محاکمه بکنیم هیشون به نتیجه رسیدند ونظرشون واسه خودشون وکسانیکه مثل ایشون فکر میکنند محترم قرارنیست همه به یچیز معتقدباشند ویک جورفکر کنند پس به همدیگه احترام بگذاریم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما که هنوز انقدر دقت نداشتی که اسم نویسنده رو درست بخونی چه طوری مقاله رو خوندی که فهمیدی قصد توهین نداشته؟!
      ببخشید قصد توهین داشتن هم مگه شاخ و دم داره....
      همین که آیه قران رو با رای خودت تفسیر کنی و به تفاسیر علمای شیعه و سنی هم توجهی نکنی می شه بزرگترین توهین......

      حذف
    2. لطفا تفاسیر علما را مستندا بفرمایید ظاهرا شما از کلیه تفاسیر علما خبر دارید و نکته دیگه اینکه تفسیر مبحث علمی که قابل ابطال و مر فرمان الهی نیست و باید توجه داشت تفسیر علم است و علم نیازمند دلایل مستندات می باشد و این دلایل و مستندات به نوبه خود می تواند جرح و تعدیل گردد. نویسنده مقاله با اشاره به آیات الهی به عنوان چراغ هدایت بشریت و با اشاره به فرمایش گوهر بار علی (ع) در مورد خلافت ظاهرا نگاه منطقی به موضوع غدیر داشته که هر خواننده بی طرفی را می تواند با خود همراه کند لطفا دست از توهین بردارید و منطقا و مستندا نویسنده محترم مقاله را نقد کنید اینجا ایران است و ما شیعیان اثنی عشری در کشور تحت حکومت علی (ع) فحاشی و توهین جایگاهی ندارد، خواهشا علی وار انتقاد کنید اگر توانستید نقدی منطقی بیاورید که آفرین بر شما. نه خداوند متعال جل ثنائه و نه پیامبر و ائمه اطهار اجازه بی اخلاقی را به من و شما نداده دین من و شما دین اخلاق است خواهشا توجه داشته باشید.

      حذف
  19. یکم سواد هم خوب چیزیه!
    آدمی که میخواد مقاله بنویسه باید همه آیات و روایات رو بدونه نه این که چندتا روایت رو تفسیر به رای کنه!

    پاسخحذف
  20. خدارا شکر که دشمنان ما را از احمقان قرار داد....
    آخه تو که مطالعات درست و درمونی درباره دین و وحی و پیامبر و علی(ع) نداری بیخود می کنی نظر بدی!
    انقدر عالم تر از تو هستن که مقاله بنویسن که تو نخوای یه سری کلمات رو نفهمیده بلغور کنی و بگی...
    الان دیگه زمونه عوض شده...مردم می زنن تو دهنت اگه بدون مطالعه و منطق حرف بزنی...
    به این آیه هم توجه کنی بد نیست: "یومنون ببعض و یکفرون ببعض" سوره بقره
    خدا می فرماید: بعضی قسمت های دین رو گرفته اند و برخی دیگر را پوشانده اند...
    تو که به همه ی آیات قران و نهج البلاغه احاطه کامل نداری و نصفه ونیمه از این ور و اون ور شاهد میاری لطفا دیگه دست به قلم نشو... حداقل تو این موضوعات عمیق... وگرنه مردم دهنتو می بندند....
    مفهومه غروی مخبط!!؟؟

    پاسخحذف
  21. ممنون آقای غروی مقاله محققانه ای بود. امیدوارم روزی برسد که انسان های ساده اندیش و آخوندیسم توان فهم فحوای کلام شما را پیدا کنند. خوشحالم از اینکه می بینم هنوز اندیشه هایی پیدا می شوند که نفس می کشند...

    پاسخحذف
  22. خدا لعنت کنه ابابکر و عمر و عثمان و تابعین و مروجینشون رو در کتاب مناقب خطیب خوارزمی صفحه 28 وینابیع الموده صفحه 251 از کتب اهل بدعت روایت شده که حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند اگر تمام مردم بر محبت علی ابن ابی طالب (ع) اجتماع می کردند خداوند آتش جهنم را خلق نمی فرمود حشر محبان علی با علی حشر محبان عمر با عمر

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. احسنت
      زدی تو خال

      حذف
    2. نتیجه گفتار «۰۰درکتاب مناقب» بهشت و جهنم بعد از اسلام ساخته شده؟آن هم بخاطر علی؟

      حذف
  23. مقاله بسیار جالبیه و به نکات جالبی اشاره کرده.البته سانسور و خفقان باعث شده بود که این نکات تا الان علنی بیان نشود ولی همین سانسور و برخورد نشان می دهد که قادر به پاسخگویی منطقی نیستند وگرنه ایشان را دعوت می کردند در تلویزیون و باش مناظره می کردند تا مردم اثبات شود که کی راست میگه کی دروغ!!!

    پاسخحذف
  24. دشمن عمر حروم زاده۹ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۷:۵۳

    در سوریه احزاب آیه 57 خداوند می فرماید بدرستیکه هر که من ورسول را اذیت کند به بدترین عذابها در دنیا و آخرت دچار می شود در کتب اهل بدعت (صحیح بخاری و..................) متواتر آمده است که حضرت رسول اکرم (ص) می فرمایند : فاطمه (س) پاره ای از وجود من است هر کس او را اذیت کند من را اذیت کرده و هر که من را اذیت کند خدا را اذیت کرده است . کدوم حروم زاده ای غیر عمر ابن الخطاب ملعون به حضرت زهرا (س) جسارت کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که در این مورد هم در کتب اهل بدعت به صورت متواتر روایت هست .خدا لحظه به لحظه به عذاب اولین منکرین غدیر که در راس همه ابابکر و عمر و عثمان هستند و تابعین و مروجینشون تا روز قیامت افزون کند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما مصداق این آیه اید : " ویل لکل همزه لمزه " شما از مادرت باید بپرسی که چرا اینقدر .... و ..... شده ای

      حذف
    2. لعنت بر عمر حروم زاده

      حذف
    3. زود جوش نیار عزیز جان برادر۰حضرت عمر که داماد آن باغیرت بود،و هرشب دخترش را خدمت می کرد۰این چیزا را پای منبر ها نمی گویند ٬توی کتاب هاست۰

      حذف
  25. توقيف شدن روزنامه ي بهار كمك شاياني به انتشار اين مقاله كرده است. كاري به درست يا غلط بودن مقاله ندارم - كه البته اظهار نظر محترمانه حق هر شهروند است- اما اگر اين روزنامه با اين مقاله به حال خود رها مي شد شايد كمتر از هزار خواننده مي داشت درحاليكه الان به قطع يقين خوانندگاني بسيار بيشتر از تصور توقيف كنندگانش يافته است! فكر مي كنم تمام سياستهاي جاري همين طوري است كه مطالب به زعم خود غلط را با اين شيوه منتشر مي كنند. جمله ي معروفي بين نويسندگان است كه اگر مي خواهي كتابت خوانندگان بي شماري يابد، كاري كن مجوز نشر نگيري!!!

    پاسخحذف
  26. بدانید و اگاه باشید همه این بحثها برای انست که من و شما را مشغول کنند تا هر روز امام حسینی را با یارانش سر ببرند . تا صدای علی (ع) که هر لحظه فریاد میکند (من قران ناطقم) نشنویم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این خمینی که از او نام می برید کیه ؟ پدرش کی بود؟ مقبره پدرش را نشانی بدهید!!! یک جمله آبرو مندانه ونه عوامپسندانه از او نقل کنید متشکر میشوم

      حذف
    2. منظور ایشون امام حسین ع بود نه خمینی ملعون

      حذف
  27. مولا علی ع اونقدر عظیم الشان هست که اراجیف شما کوته فکران خدشه ای به نام و ولایت الهیش وارد نکنه. جونم فدای عشقم امیرالمومنین علـــــــــــی علیه السلام...
    م.ج کسی که بی خدا بود و به دست علی شیعه شد...

    پاسخحذف
  28. ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود میبری و زحمت ما مداری ما للتراب وولینا الارباب ای طالب شهرت ازخدای متعال بترس وآخر عمربخود آوغدیر راباهلش واگذارتا انشا.الله عاقبت بخیرشوی نوشتارت موهوم وحیالی و احتهاد در مقابل نصوص است ارزش نقد ندارد والسلام علی من اتبع الهدی وترک الهوی

    پاسخحذف
  29. با سلام بر کاربران گرامی
    کامنت ها را تا اینجا خواندم. آنها را می توان به سه دسته تقسیم کرد. 1- ناسزا و دشنام 2- مخالفت با نویسنده و 3- موافق نویسنده. 1- کسانی که خود را راضی می کنند به دشنام دادن و تخریب. در مورد این افراد به نظرم می رسد باید آزادشان گذاشت زیرا این عمل خلاف اخلاق می تواند علت های مختلفی داشته باشد که ربطی به مقاله ندارد.
    2- مخالفت با نویسنده: عمده کسانی که در این دسته قرار دارند، کمی به پرخاش گری پراداخته اند و به جای نقد بر مقاله، نویسنده را مورد ارزیابی خود قرار داده و آن چه به کلام ربط پیدا می کند، نویسنده را حواله می دهند به دیگران و تا اندازه ای هم تهمت توطئه به او زده اند.
    3- موافقان نویسنده: این کاربران بیشتر با تایید مقاله دیگران را به اخلاق اسلامی و تفکر و تعقل خوانده اند.
    اما اصل مقاله در مورد دین می باشد. کسانی که کامنت می گذارند اگر اخلاق دینی را رعایت نمی کنند، بهتر است ادب و کمالات انسان را ارج نهند و از تخریب و دشنام پرهیز نمایند. تازگی ندارد که کسانی اختلاف سیاسی و بینش اجتماعی بین خلفای صدر اسلام را به معرکه ای تبدیل کرده اند تا از قبال آن بتوانند به نان و نوائی برسند که رسیده اند. سراسر قرآن انسان را به تعقل و تفکر می خواند. بنابراین، مشخصه یک مسلمان باید خرد ورزی و خردگرائی باشد. یکی از وجه هائی که علی ع را از دیگر خلفای صدر اسلام متمایز می کند همین خرد ورزی مولای متقیان بود. چگونه می شود کسی که خودش را پیرو او می داند از تعقل و تفکر و خرد به دور باشد؟ شیعه علی به معنای خرد داشتن و تعقل کردن و متقی بودن است. خود او می گوید مایل به حکومت نبوده و وقتی به حکومت آمد موقعی بود که مردم او را به این کار خواندند و مکلف نمودند. آن چه اکنون می بینیم، کسانی که خودشان را شیعه و پیرو او می خوانند تشنه قدرت و حکومت هستند و در راس آنان روحانیت ما. وقتی آقای خمینی می گوید "حفظ نظام از اوجب واجبات است" خود به تنهائی گویای بی دینی و حتا بی خدائی او می باشد چه رسد به تبعیت از امیرالمومنین. بنابراین شیعیان باید در این موارد دقت کامل را داشته باشند و شیعه روحانیت را با شیعه علی ع یکی ندانند. هاشمی رفسنجانی هم می گفت "ما می خواهیم اسلام فقاهتی را به قدرت برسانیم". او نمی گوید حکومت علی می گوید اسلام فقاهتی. یعنی اسلامی غیر از اسلام.

    پاسخحذف
  30. من مطالعات زیادی در مورد اسلام داشتم این مقاله هم بنظرم نقاط قوت و ضعف دارد اما با بیشتر نظرات نویسنده موافق هستم.
    توصیه میکنم به کسانی که اهل تحقیق هستند انقد به حرف این آخوندهای متعصب یا وبسایتهای متعصب شیعه گوش نکنن. نظرات مخالف رو هم بخونند و گوش بدند و با تفکر نتیجه گیری کنند.
    حتما امت و امامت - شیعه علوی وشیعه صفوی دکتر شریعتی رو مطالعه کنید.

    پاسخحذف
  31. به نظر من که شیعه غالی باید به این نکته مهم توجه کند : در بین هشت میلیارد انسان که از جانب خدا روی زمین زندگی می کنند 1/3 میلیارد مسلمانند از این تعداد مسلمان 75 میلیون در ایران ساکنند از این 75 میلیون فقط 30 میلیون نفر رسما شیعه ااثنی عشری هستند اگر این تعداد رابرتعداد مراجعی که عموما با هم مخالفند تقسیم کنیم و مخالفان سیاسی و آنهاییکه مانند من هیجکدام ار اینها را قبول ندارند را منها کنیم و البهه طرفداران هاشمی رفسنجانی راهم از این مجموعه کمک کنیم ( طرفداران خویی, شیرازی, شریعتمداری, سیستانی, شهرستانی و .....) را قبلا کم کردیم برای شیعه غالی گروه های پراکنده ای می ماند که هیچ کدام دیگری را قبول ندارند وهر گروه به زحمت به دو سه هرازنفر میرسند که آنها هم در انتخابات بعدی انشاالله بازهم تجزیه می شوند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تعجب از نفهمی تو!!!!!!
      دنیا هنوز به 7میلیارد نرسیده !!!!
      جمعیت مسلمونا1.8میلیارده !!!!!!
      جمعیت شیعه ها توی دنیا180میلیونه !!!!!!
      مراجع تقلیدی که تو میگی فوق فوقش توی 5% فتواهاشون اختلاف دارند.!!!!!1
      راستی بلدی انگشتای دستتو بشمری ؟!!!

      حذف
    2. جهت استحضار باید عرض کنم که جمعیت دنیا در حال حاضر نزدیک به 9 میلیارده!!!

      حذف
    3. آقاي با سواد جمعيت شيعه بزور80 ميليون ميشه. تازه همه اونا كه ولايتمدار نيستن .
      در ضمن در قران هيچ اشاره اي به علي و امامت نشده . اينا كه علما ميگن همش تفسير صدمن يه غازه .در قران درباره پيش پا افتاده ترين مسائل اشاره مستقيم شده در حالي كه در مورد مسئله به اين مهمي حرفي زده نشده .پس امامت يه چيز ساختگيه

      حذف
  32. به نظرم خیلی جامع وکامل بود چیزی که علی (ع) به دنبالش بود اگه امروز اجرایی بشه قدرت از آن مردم خواهد شد ومردم بر سرنوشت خویش تصمیم خواهند گرفت وکسی در ورای قدرت مقدس نخواهد شد
    مردم سالاری وشایسته سالاری حاکم خواهد شد واخلاق وآزادی وعدالت رواج پیدا خواهد کرد مردم حاکم بر سرنوشت خویش خواهند شد و.......................................... خدا قوتت دهد مرد

    پاسخحذف
  33. این مقااله قبل از اینکه بتواند نظر نویسنده را ثابت کند عقیده او و امیال و اهداف درونی او را ثابت کرد . و نیز اینکه کسی در لباس شیعه دارد از عمرو ابوبکر دفاع می کند . من مطمئنم که این بنده خدا نه قرآن را فهمیده و نه نهج البلاغه ونه تاریخ اسلام را مطالعه کرده . این که یک آیه از جایی و آیه ای از جای دیگر را برداری و به رای خودت تفسیر کنی و نظر مفسرانی که سالها تحقیق کرده اند چه شیعه و چه سنی را کنار بگذاری عاقبتش همان جایگاه آتشی است که پیامبر اکرم ص وعده اش را فرموده است .

    پاسخحذف
  34. مقاله رو خوندم تمام نظراتم تا آخر مطالعه کردم برای آنهایی با افاضات بچگانه نویسنده موافق هستن توصیه میکنم همانطور که خود ادعای مطالعه دارن کتاب شبهای پیشاور را مطالعه کنند در آن کتاب امامت علی ( ع)‌ تمام و کمال با آدرس علمای سنی بیان گردیده درخصوص افرادی که ذاتا با ولایت علی مشکل دارن ولی ظاهر خود را محب علی می دانند مثل همین نویسنده محترم عرض کنم رسول همانطور که به قول شما در روز عید غدیر تاکید بر محبت علی نمود قبل تر ها نیز به فرمود نیست دشمن تو مگر آنکه نطفه اش به خون حیض بسته شده یا آنکه نطفه اش با زنا بسته شده است .همین قدر برای عقل شما هایی که ولایت رو با خوضعولاتی مثل دموکراسی اشتباه گرفتید کافیه یارانه رو حواله کردن مردم خودشون خرج کنند گند زده شد به اقتصاد ملت وای به روزی که همین نیم مثقال ایمان به ولایت و رو بخواین با این اراجیف از مردم بگیرن مردک فهم تو از مهندسی ساختمان اسلام چیه که داری راجع به ستون حرف میزنی از بدیهیات نبوت انتخاب جانشین سیاسی آگاهه که امثال احمق های چون اولی و دومی و سومی دین را به آوردگاه انتقام های قبیله ای نکشانند اگر برای آنها رسول الله مهم هنگام فوت ایشان مشغول عزداری و برگزاری مراسم وغسل تدفینش میگشتند نه آنکه علی تنها این کار انجام دهد و سومی در مسجد مشغول فراهم کردن بعیت برای اولی باشد و به قول علی آنکه اول با اولی دست بعیت داد شیطان بود بیتر عقل صغیرتان برایتان سخن گفتم همان بهتر که در جهل مرکب. خود بمامید تا آن هنگام که خورشید طلوع نماید و کوته فکران را با درایت نبوی و علم علوی و تدبیر حسنی و جسارت حسینی و رشادت عباسی آگاه نمایید به جهلشان.
    بنده حقیر حسین هوشمند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نویسنده با این مقاله تحقیقی آب به سوراخ مورچگان ریخته است۰

      عزیز جان برادر ،این روش آخوندها در حوزه ها است،که بعوض پاسخ علمی به نوشته ای،مقاله ای،خبری؛به شخصیت طرف حمله می کنند،و سکه پولش میکنند«تحقیرش می کنند»به زندانش می اندازند و خود را از پاسخ بی نیاز می بینند۰
      این ناشناس نوشته ۰۰
      «««رسول همانطور که به قول شما در روز عید غدیر تاکید بر محبت علی نمود قبل تر ها نیز به فرمود٬کسی نیست دشمن تو مگر آنکه نطفه اش به خون حیض بسته شده یا آنکه نطفه اش با زنا بسته شده است »»»۰پیامبرهم پیشا پیش همه را تخطئه کرده اند۰
      به پیامبر بگوئید؛علم ثابت کرده در دوران حیض به دلیل تخریب دیواره رحم نطفه ای منعقد نمی گردد تا فرزندی به دنیا آید و دشمن علی شود۰
      حرام زادگی هم ساخته پرداخته اسلام هست ،وبا این استدال،همه قبل از اسلام حرام زاده بوده اند، حتی علی، چون پدرش «ابو طالب» دین اسلام را نپذیرفت۰
      این انحصار گرایی تا بدانجا است،که همه غیر مسلمانان را در آخرت اهل جهنّم می داند۰
      بشتابید مسلمانان عضو گروه انتهاری شوید و به بهشت بروید حوریان بهشتی منتظرند۰شاید حضرت عایشه نصیب شما شود٬شاید رقیه۰

      حذف
  35. همتون دارین سر قبری سینه میزنین که توش مرده نیست!!!
    دوستان عزیز ما همه موروثی شیغه یا سنی شدیم. دین یا مذهب ما اکتسابی نبوده این همه تعصب واسه چی؟
    واقعا فکر میکنین شیعه یا سنی بودن یک امتیازه!؟
    هیچ فکر کردین دین واسه چی اومد؟
    فکر میکنین خدای عالم ی دین رو که قرار راهنمای زندگی باشه رو میفرسته که ما سر افراد و تاریخش بحث و دعوا کنیم
    پیامبر معظم اسلام میفرمایند مبعوث نشدم مگر برای اینکه مکارم اخلاق را کامل کنم.
    دین در زمان پیامبر کامل شد شیعه و سنی هر دو بدعت در دین هستند.چرا به اصول اصل اضافه کردیم چرا به اذان افزودیم
    یعنی میخواین بگین پیامبر دین رو ناقص گذاشته بود
    بهر حال مقاله روزنامه بهار به عقل و منطق نزدیک تره

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دوست عزیز اگر نخواییم به قرآن، احادیث و کتب تاریخی مراجعه کنیم پس باید تا الان به هر دینی در میومیدم.پیامبر اومد تا دین کامل خداوند رو عرضه کنه،بعد از عرضه دین و قرآن تفسیرش کرد چرا در قرآن آیاتی وجود دارد که نیازمند تفسیر و بیان شان نزول هستند.امامت رو در غدیر ابلاغ کرد تا هر کسی از روی هوای نفسش دین رو تفسیر نکند.از کتابهای خود سنی ها میشه به امامت و حتی دروغهایی که در صحاحشان به اسم حدیث جا زدند پی برد.مشکل سنی ها اینه که کتابهای خودشونم نمیخونند.به محضرتون برسونم که بنده جزو اون دسته نیستم که دین رو به ارث برده باشند بلکه با تحقیق و عنایت خداوند به یقین رسیدم.

      حذف
  36. به امید روزی که این عقید و ایده در بین مردم جهان خصوصاً خاورمیانه گسترش یابد که انسان و انسانیت، آنقدر محترم و رفیع است که با معیارهایی مبتذل چون نوع دین و مذهب مورد پرخاشگریها و خشونتهای متداول قرار نگیرد

    پاسخحذف
  37. خوب مقاله ای بود افرین بر جرات وجسارت جناب غروی که ازفیوضات وبرکات مرحوم ایه الله غروی خوب بهره جسته راهش پایدار ومستدام درتبین حقایق وپیوندی بین شیعه وسنی واشتی بین مفاهیم دینیدرود بررادمردان این راه ازسنگلجی وبرقعی تا غروی ازیکطزف وازطرف دیگرتاصالحی نجف ابدی وتامنتظری و راهشان پایدار ودرود بر اصفهان بلکه این بار هم در ورق زدن نوین تاریخ ایران سزامد شودودرود بردوست دیرین اصفهان مرحوم رضا زنگنه ودرود بر شهدای این راه اقایان دکتر مظریان در شیراز ومهندس برازنده در مشهدودود بر تبریزیان این راه تهرانیان این راه بخصوص جناب اقای طباطبای بار الها به کمکشان بشتاب

    پاسخحذف
  38. افرین ناشناس8

    پاسخحذف
  39. سلام دوستان،قبلا هم گفتنم که آخه وقتی سواد دینی نداریم چجوری این مقاله رو درست میدونید و یا نادرست .من بعد از این که جوابیه هایی برای این مقاله را خوندم ،فهمیدم که این مقاله اصلا درست نیست و فقط ی نفر بر اساس برداشت خودش از دین و امامت و ولایت دست به نوشتن این مقاله زده ک متاسفانه اصلا از لحاظ دینی معتبر نیست.کسانی که استدلال برای نقصان این مقاله میخواهند،استدلالهای فراوان و ثابت شده ای است که حق را در می یابید،مثلا اگه به آدرس زیر بروید و وضوح باطل بودن این مقاله رو در میابید.ایشالا سطح سوادمون رو بالا ببریم،که این جور مقالات به سادگی ما رو دچار تردد نکند.با تشکر حسین احمدپور
    http://www.rasekhoon.net/article/show/773242

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مقاله را خواندم. نویسنده با تردستی از آیه ای از قرآن نتیجه می گیرد که امام کردن ابراهیم توسط خداوند امری بوده است الهی. اما از ربط دادن امامت ابراهیم با امامت علی ع طفره رفته است. تمامی آیاتی که شاهد آورده، مربوط به رسولان خدا بوده اند یعنی کسانی که به آنها وحی می شده. و می دانیم که پیامبر اسلام آخرین آنها می باشد.
      جالب است که نویسنده اصل ولایت فقیه را سالب ازادی مردم می داند و می نویسد
      "نصب یا تعیین زمانی سلب آزادی است که از جانب خدا نباشد؛ اما خدایی که مالک تمام حیات انسان است و صلاح او را از خود انسان بهتر می‌شناسد، اگر شخصی را به عنوان خلیفه معرفی کند، قطعاً دستور او آزادی واقعی برای انسان خواهد بود؛ و شاهد واضح آن، دو آیه‌ای است که در پاسخ قبلی بیان شد و به صراحت روش انبیای الهی در قرآن را برای تعیین خلیفه بیان می‌کرد"
      دنباله آن هم همان استدلالات بی پایه و اساس و پناه بردن به احادیث و گفته اند و می گویند می باشد که این زمان خریداری ندارند.

      حذف
  40. سلام دوستان
    به نظر من نویسنده تمام زورشو زده که بگه حضرت علی (ع) رو مردم انتخاب نکردن
    ولی مگه همین مردم بعد از واقعه غدیر بیشتر از صدهزار نفربا ایشون بیعت نکردن ؟ا
    مگه اولی و دومی به حضرت تبریک نگفتن ؟
    در ثانی اگر اولی بعد از رحلت پیامبر به جای پیش کشیدن ماجرای سقیفه و آتش زدن خانه مولا و ...
    میومد اول جنازه ایشون رو کفن ودفن میکرد و بعد با آرامش بین مردم برای جانشینی بیعت میگرفت و به نوعی با دارو دسته اش کودتا نمیکرد
    تازه میرسیدیم به این قضیه که مردم مولا رو انخاب نکردن ؟
    یا بعضیا با کینه ورزی ایشون رو خونه نشین کردن ؟
    ممنون که حوصله کردن

    پاسخحذف
  41. مقاله روپخوندم ا بفهمم این همه سر وصدا برای چیه؟؟؟ ولی چیز خیلی جالب اینه که در هر روزنامه ای نماینده دادستان وجود داره و مقالات رو قبل انتشار بازبینی میکنه و خیلی عجیبه که مقاله ای با این مضمون که امام علی خلیفه انتخابی پیامبر نبوده منتشر بشه!! اون هم در شرایط کنونی که مذاکرات هسته ای در حال انجامه....خب حق بدین !! منم بودم فکر میکردم کاسه ای زیر نیم کاسه هست و منافع مادی زیادی به نویسنده رسیده که حاضر شده برای همیشه از کار برکنار بشه و همچین مقاله ای رو بنویسه و اون روزنامه انتشار بده. به هر حال نوشته در باطن دارای ضد و نقیض زیادیه و سعی داشته از بخشی از کلام و روایات شیعه برای اثبات حرف خودش استفاده کنه .خب ! اگه در محافل علمی بود خیلی خوب بود ولی در روزنامه !! خیلی عجیبه و با قانون هم تضاد داره شما میتونید در محافل علمی در این باره بحث کنید ولی نزدیک عید غدیر !! خب مشکوکه برادر من ! قصد ایجاد بحران و شلوغی بوده که خب تا حدی هم موفق شده.به هر حال این بحث ها به جایی نمیرسه که اگه میرسید 1000 سال اختلاف بین شیعه و سنی نبود و هر کسی بر طبل حقانیت خودش نمیکوبید پس بهتره عیسی به دین خود و موسی به دبن خود.ومن ا.. توفیق

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مسئله اصلا ربطی به سنی و شیعه ندارد. مسئله بین شیعه و روحانیت می باشد. شیعه علی ع، یک موضوع است و شیعه روحانیت یا به قول هاشمی رفسنجانی، اسلام فقاهتی، یک موضوع می باشد. روحانیت حاکم در ایران بیشتر شباهت به حاکمیت فرعون و یزید ابن معاویه دارد تا علی ع. علی کی گفت حکومت از اوجب واجبات است؟ این سخن یزید است. علی کی گفت اگر 35 میلیون بگوین آری من می گویم نه؟ این سخن فرعون است. این روحانیت ربطی به شیعه علی ندارد.

      حذف
  42. اون خدا غلط کرده آیه ای فرستاده که من نتونم بفهمم. کتاب قرآن سرتا پاش حرفای نامفهومیه که هر کی میتونه صد جور تفسیرش کنه. از داستانای نویسنده های عادیم بی سر و ته تره.

    پاسخحذف
  43. وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ... جزاک الله

    پاسخحذف
  44. دوستان عزیز شماها هم مثل اصحاب کهف می مونیدها. از هیچ چی خبر ندارید. تحقیقات 10 سال گذشته ی تعدادی از باستان شناس ها و اسلام شناس ها اثبات می کنه که نه علی و نه محمد هیچ کدوم وجود خارجی نداشتن و اونچه که ما به عنوان تاریخ اسلام می شناسیم در واقع قصه هایی است که دست کم دویست و پنجاه سال طول کشیده تا ساخته شده. بدا به حال ما که همه ی اعتقاداتمون از اسلام وابسته است به نقل قول های شفاهی ابن اسحاق در سال 150 عربی که تازه صدسال بعد در کتاب های طبری و ابن هشام به کتابت در می آد (قدیمی ترین سندی که از اسلام داریم). تحقیقات دانشمندان نشون داده که منظور از محمد که برای اولین بار در سکه های ضرب شده در سال 65 عربی به زمان عبدالملک مروان ظاهر شده کسی نیست جز مسیح و به مرور محمد مسیح تغییر شکل داده و شده محمد عرب که پیامبر مخصوص اعرابه. عبارت "محمد عبدالله" که به معنای اینه که ستوده باد بنده ی خدا (و نه پسر خدا) که مراد عیسی بن مریمه که کم کم جای خودش رو می ده به "محمد بن عبدالله". اصلا امویان مسیحی بودند و حتی اوائل عباسیان هم همینطور منتها مسحیتی که تثلیث رو قبول نداشته و اون زمان این نوع مسیحیت به شدت در منطقه ی بین النهرین و خراسان بزرگ رواج داشته و کلا تا اواخر قرن دوم هجری چیزی به نام اسلام به عنوان یک دین مستقل اصلا وجود خارجی نداشته. حالا شما هی بشنید سر یه سری افسانه و اسطوره بزنید تو سر و کله ی هم. مثل این که ما بگیریم یکی رو بکنیم تو زندان صرفا به این دلیل که گفته باشه آقا من تحقیق کردم فهمیدم که رستم سهراب رو نکشته! ول کنید بابا. کشک چی پشم چی!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خیلی بی خردی

      حذف
    2. اصحاب کهف انسان های شایسته ای بودن اما حرفای تو ته حماقتو نفهمیه دلم برای بی خردیت سوخت

      حذف
    3. این یکی که شوته بیچاره میگه لیلی زنه یا مرد. آدم نادون!

      حذف
  45. و حتی قران، دست کم تا اواخر قرن دوم عربی (بعدا شد هجری!) کامل نشده بوده. ملاحظات زبان شناسی نشون می ده که آیات مربوط به زنان پیامبر و جنگ های پیامبر یک فاصله زبانی و زمانی دست کم یکصد ساله با بعضی آیات دیگه ی قران داره. نسخه های اولیه ی قران یک متن مقدس مسیحی بوده که احتمالا در صومعه های عربی-مسیحی حیره و انبار تولید شده و جالب اینه که کلی لغات زبان آرامی(زبان مسیحیت رایج در منطقه) در قران هست که این آیت الله های ما معنی اش رو نمی دونن و برای ترجمه اش دست به دامن کتاب های حدیثی میشن که دست کم دویست و پنجاه سال بعد نوشته شدن که مثلا در یک سلسله ی طولانی و ساختگی از راوی ها از پیامبر نقل می کنن که معنی فلان آیه و کلمه اینه و گرنه هیچ دلیل زبان شناسی براش ندارن. اینم خوبه بدونید که قران اولین کتابیه که به زبان عربی به نگارش در می آد. حتی اسم قران از قریانا اومده که به معنای بخشی از متن مقدسی است که در صومعه ها خوانده میشده. جملات زیادی در قران هست که از نظر دستور زبان عربی غلطه ولی از نظر دستور زبان آرامی درسته. مثلا در سوره ی مریم جایی که مریم میگه : يا ليتني مت قبل هذا وكنت نسيا منسيا که چون مریم مونثه نباید بگه نسیا منسیا بلکه باید می گفت نسیه منسیه ولی از دیدگاه زبان آرامی درسته!

    پاسخحذف
  46. در واقع هرچه میکشیم ریشه اش از جهل و نادانی سرچشمه می گیره و ملاهای صفوی و مریدانشون حالشو میبرن!! ولی مطمئن باشید که خورشید هیچ موقع زیر ابر نمیمونه.

    پاسخحذف
  47. الان که این مطلب را مینویسم یکی از دها نفری هستم که به این مقاله اظهار نظر میکنم این تفاسیر و مقاله ها کاملا خوبه اگه بصورت یک انسان آزاد اندیش باهاش برخورد کنیم نویسنده مقاله چه با غرض چه بی غرض مطالب مورد نظر خودشونو عرض کردند حق انتخاب را که با زور از ما نگرفته اند ما باید یاد بگیریم که شنوا باشیم نه برای جواب دادن بلکه برای فهمیدن و درک کردن هرمطلبی را نباید که سریع قبول کرد برویم تحقیق کنیم با عقل خودمان انتخاب کنیم اگر هم صلاح بر جواب بود که خب با احترام حتی به دشمنان خودمون میتونیم اینکارو انجام بدیم . این مطلب منو یاد حکایت انداخت که "تو یک محله یک خانم بد کاره ای بودند که امام مسجد میگفتند این خانم باید از این محله برود مردها و پسر های مسجدی را از را بدر کرده است و یکی گفت از این همه مرد و پسر مسجدی یک نفر این خانم را به راه مسجد نیاورد و ایشو.ن آنها را ازراه بدر کردند بس این نشان میدهد که خانومه به کارش ایمان دارد و آنها به مسجد و دینشان ایمان ندارند" اگر ما ایمان به هر دین و مذهب و مسلکی باشیم راه مباحثه منطقی را باید بلد باشیم با توقیف و اهانت که اسلام و دین به پیش نمی رود خب اون شخص نظرش را گفت و شما هم نظر میدهید آزادی یعنی این ایشون که اسلحه نگرفته اند بر شقیقه تان دین اسلام این را میگوید مقابله به مثل نه مقابله به صد مثل دوستان کمی دقت کنن و بقول سید جمالدین اسد آبادی که گفتن فرنگ را گشتم اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم و در کشور های اسلامی مسلمان دیدم و اسلام ندیدم . در کشور های غیر اسلامی هزاران مقاله هزاران فیلم علیه مذاهب رسمی کشورشون ساخته میشه ولی برخورد کشیشان و افراد آگاه با این نوع مقاله ها و فیلم ها با ارائه فیلم ها کنفرانسها و مقالات و دلایل محکم و بدون توهین و صلب آزادی از این افراد هست . دوستان کمی دقت کنیم .

    پاسخحذف
  48. بنظرمن این مقاله نشان دهنده درک عمیق نویسنده است . واقعا" کسانی که این روزنامه را توقیف کرده اندهمانهایی هستندکه ازروشن نبودن این قضایا نون می خورندومی ترسند نون دونیشان با آگاهی مردم بسته شه. واقعا" من برای کسانی که بجای بحث با این آقا اورازندانی کرده اند متاسفم.

    پاسخحذف
  49. مقاله بسیار جالبی بود اما بنظرم روی روایات حالا به نفع هر مذهبی نمیشه تکیه کرد.قرآن کتاب کاملیه روی اون تکیه کنید و ببنید چه کسایی قران رو به نفع خودشون صادر میکنند و ازش مایع میذارن مشخص میشه حق با کیه!!

    پاسخحذف
  50. دین مانند کفش می ماند. کسی نمی تواند کفش خود را به زور به کسی بپوشاند.

    پاسخحذف
  51. به نظر جدا از این همه گپ ها فهم وشهور نویسنده خیلی از نگاه ادراکی قابل قدر است که موضوع ابراهیم را حضرت رسول ربط داده که من اولین باره که این را میشنوم که قدیر یعنی این واین جورعت میخواهد که تو یک کشور آخوندی بیای بگی اخونده همه دروغ میگن وفقط برای جلب رای شما است ومیخواهند از اینطریق اسلام عزیز را بدنام کنند وبه اسم دین به دین توهین کنند ونان شان از این طریق است تا حالا شده شما فکر کنید که اگه شما پول به حرم امام رضا ندید هیج آخوندی دیگه در امامم رظا وجود نخواهد داشت واینکه با پول من وشما میاین اینجوری ابا وقبا برای خود جور میکنند که این خود به نوبه خود شرک است که فرق این با بت هیچی نیست به نظر من در سابق یکعده از طریق جور کردن کلیسا که دعا گفته بت درسته میکردند ومیگفتند که این خدای شما است واز این طریق امرار معاش میکردند که هم عایدی برای خودشان داشت هم از بیکاری نجات پیدا میکردند هم اینکه از اینطریق به هدف شوم خودمی رسیدند بطور مثال اگه شما یک آخوند را ابا وقبایش را از سرش بردارید دیگه هیچ کاری کرده نمیتواند که نتیجه اش را درفیلم حضرت یوسف دیدید من دقیقا فرق این را با حجت السلام هیچی نمی بینم این ها هم با ریا کاری میخواهند دین را به مردم بقبولانند که الحق ناکام خواهند شد .

    پاسخحذف
  52. ١-در قران كريم حضرت موسي عليه السلام قبل از رفتن به ميقات حضرت هارون را به جانشيني خود منصوب كرد
    "اذقال موسي لاخيه هارون اخلفني في قومي"
    ٢- ناراحتي شديد حضرت فاطمه سلام الله عليها از دو خليفه اول در صحيح بخاري آمده و اينكه غضب فاطمه غضب خداست
    ٣- حضرت علي قدرت و حكومت را ناچيز ميشمرد نه ولايت را
    ٤- حضرت علي به نشانه اعتراض ٦ كاه با ابوبكر بيعت نكرد تا به گواهي تاريخ اهل سنت به زور از او بيعت گرفتند
    ٤- در نهج البلاغه حكومت را حق حود عنوان ميكند

    پاسخحذف
  53. در آیه 247 سوره بقره خداوند علی رغم رای و نظر مردم بر اونها پادشاه تعیین کرده است : "و پیامبرشان به آنها گفت: همانا خداوند «طالوت» را (به عنوان) پادشاه برای شما مبعوث (و انتخاب) کرده است، گفتند: چگونه او بر ما پادشاهی کند با اینکه ما به پادشاهی از او سزاوارتریم، و از مال (دنیا) بهره چندانی داده نشده است؟ گفت: به راستی خداوند او را بر شما برگزیده است، و او را در علم و (نیروی) بدن وسعت و برتری بخشیده است. و خداوند پادشاهی خود را به هر کس که بخواهد می دهد، و خدا گشایشگر داناست."

    پاسخحذف
  54. با سلام و ادب .از عزیزانی که در کسوت موافق ویا مخالف نطر خود را در مورد مقاله مذکور ویا هر مطلبی میگذارند خواهشمندم به جای هیجان و احساس اگر نقدی دارند بنویسند و از فحش و ناسزا بپرهیزند. ضمنا توجه همه را به آیه قرآن (الزم شماره 18) جلب میکنم که میفرماید .(ای پیامبر) تو نیز بندگان مرا بشارت بده .همان کسانی که سخنان را می شنوند واز نیکوترین آن ها پیروی می کنند .ترجمه الهی قمشه ای.جلب میکنم که حجت را بر ما تمام کرده و اختیار و اراده را به عهده خرد ورزان قرار داده و از هرگونه تنش و سانسور برهزر داشته.

    پاسخحذف
  55. تشکر می کنم از انتشار این مقاله امیدوارم درکلیه امور زندگی موفق وپیروز باشید وبا اطلاع رسانی شفاف قضاوت را به عهده مردم واگذارید وبه مسولین هم می گویم که با سانسور وحذف وتعطیلی روزنامه نمی توان جلوی عقاید را گرفت ودر ضمن این گفته من به معنی قبول این مقاله نیست بلکه به معنی این است که باید به ارادی بیان احترام گذاشت

    پاسخحذف
  56. جمعيت شيعه بزور80 ميليون ميشه. تازه همه اونا كه ولايتمدار نيستن .
    در ضمن در قران هيچ اشاره اي به علي و امامت نشده . اينا كه علما ميگن همش تفسير صدمن يه غازه .در قران درباره پيش پا افتاده ترين مسائل اشاره مستقيم شده در حالي كه در مورد مسئله به اين مهمي حرفي زده نشده .پس امامت يه چيز ساختگيه

    پاسخحذف
  57. خدا یا هر آن کس که در پی حق و حقیقت است را به نور هدایت رهنمایی کن تو خود هدایت گر یندگانی هستتی که اگر رهایشان کنی در تاریکی ظلمت افکار شیطان صفتان گمراه و در دره های هلاکت خواهند افتاد پس ما را رها نفرما و به نوری که با آ« باید در این همه افکار هزار رنگ حق را از باطل جدا کرده و به سوی تو ره سپار شویم هدایت فرما. علی امام من است و منم غلام علی .الله یهدی من یشا و یضل من یشا . خداییش پیغمبر صل الله علیه و آله وقتی برای خروج از مدینه جانشین مشخص میکنن چطور میشه واسه بعد شهادتشون اینکارو نمیکنن؟
    چطور میشه خلفا برای بعد خودشون فکری میکنن بعد جانشین خدا این کارو نمیکنه؟
    چطور دین تا قیامت باید باشه ولی بدو نصاحب بشه به حدی که 72 ملت بشن ؟
    خداوند متعال حکیم تر از اون که رسولش از دنیا ببره بدون اینکه جانشینی براش معین کنه تو قران طالوت جانشین میشه به فرمان خدا متعال ، و این یک سنت الهی . اگر مردم قرار مشخص کنن اون حاکم میشه نماینده مردم نه خدا. در حالی که دین و حکومت الهی در راسش خدان نه مردم. بماند اینجا خیلی مناسب نیست واسه بحث ابتدای بحث مشخص کردن وجه اشتراک فکریه که دو طرف چه چیزی رو منبع مورد قبول خودشون میدونن در حالی اینجا یکی اهل عامه یکی شیعس یکی هم هیچ کدوم رو قبول نداره و کسایی هم که حتی خدا که از بدیهیات وجودش انکار میکنن تو این وبلاگ مطلب مینویسن در کل به ندرت کسایی پیدا شدن که مطلب بالا رو نقد کنن حتی خود منم جونم نگرفت بشینم پاش. صادقانه بگم خداییش چون خیلی قوی نبود حالم نگرفت مو رو از ماست بکشم بیرون سر سریم بدرد نمیخوره تازه مبنای من ممکنه با مبنای خیلیا یکی نباشه پس دردی رو دوا نمیکنه . ولی این رو بگم که بالا هم گفتم علی امام من است منم غلام علی هر کی دوست داره این جمله رو بازم تکرار کنه هر کی هم خوشش نمیاد تکرار نکنه ما مریدیم و محبتش از وقتی که یادمه تو دلمونه حتی اگه همه دشمنش بشن خدا لعنت کنه قوم ظالم و ستمکارو . یا علی مدد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در کل اطلاعات شما منحصراست به اطلاعات غلط و نادرستی که عده ای به نام روحانی با پشتیبانی پول بیت المال در جامعه نشر می دهند تا اطلاعات جامعه را همواره پائین تر از معلومات کم و نادرست خودشان نگه دارند تا بنابر قرآن بتوانند بر مردم سوار شده، مورد سوء استفاده قرار دهند.
      قرآن صریح می فرماید که پیامبر همانند دیگران است بااین تفاوت که پیام آور خداوند می باشد. قرآن حتا از "وکالت" مردم نهی می کند و مردم را در قبول یا رد پیام خدا مختار قلمداد می کند. در این صورت جانشینی پیامبر از سوی خداوند که شما انتظارش را دارید، بی مورد می گردد. از این که در خاتمه می نویسید که حالش را برای پاسخ ندارید، باید گفت حالش را دارید اما منطق و عقل شما اجازه این کاررا نمی دهد. زیرا مطالب موجود در مقاله از داده های حوزه علمیه قم، باعقل و منطق و فطرت انسان و گفتار قرآن بیشتر نزدیک است و شما خود را سانسور(کفر پیشگی) می کنید که بنا بر گفته قرآن، خود را در زمره دشمنان خدا قرار می دهید.

      حذف
    2. دیگه دوره کلبعلی، مرادعلی،دوستعلی،فتحعلی،صلبعلی و... گذشته منطقی ،علمی با دلیل جواب دارید بدهید اگر هم ندارید و میبینید که با اعتقاداتی که عموما" از خودتون نیست و به ارث برده اید مغایره برید تحقیق کنید اول ببینید نویسنده مقاله چه کسیه چند سال از عمرش را صرف مطالعه و تحقیق در علوم دینی کرده و حالا به این نتیجه رسیده بعدا اگر باز هم خواستید میتوانید مثل گذشتگانتان کلب و مراد بمانید

      حذف
  58. بنام خداوند جان و خرد
    ماجرای كتاب شهید جاوید دو باره تکرار شده. آقایان تکفیری ترس فرو افتادن از قدرت را فرافکنی کرده اند. اصلا توهین به علي و پیامبر و حتی خدا مهم نیست. مهم اینست که قدرت با تزیین دین زیر سوال رفته و کک به عمامه های قدرت درانداخته است. اگر توهین به علي و پیامبر مد نظر است دستور فرمایند حلیه المتقین و زاد المعاد مجلسی که وهن شیعه و دین و انسانیت هست خمیر شود. خرافه آزادست اندیشه در بند. راستی چرا اکثر علمای اعلام و مراجع عظام مکه مشرف نمیشوند اما دیگران را تشویق میکنند. بقول دايي جون ناپلیون چیزی که نهایت نداره خریته! !!!

    پاسخحذف
  59. ممنون از مطلب قشنگتون.بنظر من با توجه به توصیفاتی که از پیامبر و امام علی میشه این برخورد و نگرش نسبت به امامت و حکومت سیاسی بسیار منطقی و مناسب با شخصیت ایشون هست،نه تعریفاتی که تو این سالها بخوردمون دادن.

    پاسخحذف
  60. از بعض کامنتهای فوق بسیار تاسف خوردم. واقعا که ما در فهم دین از منطق برخوردار نیستیم برای مثال دو کامنت اخیر...زمستان در حال گذر است و با آمدن بهار رو سیاهی به ذغال میماند...

    پاسخحذف
  61. من به این مقاله کاری ندارم ولی خودم شکی در امامت دارم که اگر یکی از دوستان شیعه جواب بدهد من را از گمراهی بیرون آورده و رستگار میشویم هم او و هم من/ اینکه چگونه میشود در قرآنی که حتی در مورد وارد شدن به خانه دیگری صحبت شده در باب ولایت علی صحبت نکند / آیا فردا اینهمه سنی که از زمان پیامبر تا الآن زندگی کرده اند به خداوند نمیگند فقط یکجا اسم علی رو در قرآن اگر آورده بودی ما هم آلآن در بهشت بودیم! فقط نگویید که قرآن تحریف میشد چون آنوقت من میگویم یعنی خدا زورش به ابوبکر و عمر نمیرسید؟در حالیکه خودش میگوید منخودم قرآن را نگه میدارم/ لطفا استدلال کنید / ممنون

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در مقاله پاسخ شما داده شده است. کلام خدا برای حکومت کردن نیست، کلامش برای رائی انسان ها از زور گفتن و زور شنیدن می باشد. تقوا یعنی همین. شما اگر در قرآن یک کلمه از حکومت کردن پیدا کردید می توان راجع به حکومت و قرآن بحث کرد. در قرآن آمده است که اساس حاکمیت پیامبر بر انتخاب او از سوی مردم می باشد نه پیامبریش. معنای امامت هم این نیست که ما شیعیان از خود درآورده ایم. امامت ربطی به حکومت ندارد.

      حذف
  62. همانطور که در مقاله آمده اگر علی میدانست که محق خلافت است و محمد حق انتخاب جانشین داشته و در غدیر هم او را برای خلافت انتخاب کرده، چرا به جای اینکه شمشیر از غلاف برکشد و یک تنه جلوی ابوبکر و عمر بایستند با خلفا همکاری میکند و حتی یکی از دخترانش را به عقد عمر در میاورد که روایت است به علت تند خویی عمر کشته میشود و علی یکی دیگر از دخترانش را به عقد عمر در میاورد و در خطبه ای میگوید اگر باز هم دختر داشتم دامادی لایقتر از عمر نمیدیدم.

    پاسخحذف
  63. دوستان عزیز
    1- اگر قرار بود بعد از پیامبر خدا جانشینی را تعیین می کرد خیلی ساده پیامبر دیگری را مبعوث می کرد که ادامه دهنده راه پیامبر باشد. مثل پیامبران بنی اسراییل.
    2- مقام پیامبری یک مقام معنوی است نه یک مقام سیاسی. در زمان پیامبری حضرت محمد مقامات سیاسی از جمله ریاست قبایل همچنان وجود داشت و پیامبر مقام سیاسی کسی را از ایشان نگرفت.
    3- فرماندهی جنگ های پیامبر یک مقام سیاسی نبوده بلکه یک مقام معنوی بوده چوم جنگ ها در راه دین بوده نه مسایل سیاسی.
    4- پیامبر و هر مقام دیگری تنها می تواند برای زمان حیات خود و وقتی مثلا به مسافرتی رفته اند برای خود جانشین تعیین کنند. هیچ انسانی نمی تواند آزادی و حق انتخاب دیگران بعد از خود را از آنها بگیرد.
    5- هیچ دلیلی برای امامت علی یا هر کس دیگری در قران و سنت و فرهنگ اسلام وجود ندارد. و اصولا پیشوای دینی مردمی پس از پیامبر برای کل تاریخ تمام می شود. و البته که هیچ نیازی هم نیست. زیرا پیام ابلاغ شده و سطع عقلانیت بشر به حدی رسیده که گلیم خود را از آب بکشد. جالب اینجاست که معتقدین به امامت یعنی شیعیان تنها 11 امام را تجربه کرده اند و بعد به همین اصل می رسند و چون جوابی برای امامان بعد از 11 امام اسطوره ای ندارند داستان تخیلی غیبت را علم کرده اند.
    6- شیعه بیشتر یک ترفند سیاسی بوده که عده ای بر مردم جاهل زمانه دسترسی داشته باشند و بر مال (خمس) و جان (شهادت) ونامویس (صیغه) آنان تعدی کنند.
    7- خداوند انسان را آزاد آفریده و تنها از عقل است که باید پیروی کرد و شخص.

    پاسخحذف