به مناسبت سالروز
نطق مصدق در شورای امنیت سازمان ملل در سال 1951 میلادی، متن سخنرانی او برگرفته
از پیشگفتار جلد 17 نهضت ملی ایران به نگارش جمال صفری را درزیر ملاحظه میکنید که
درآن به گوشه ای ازدست درازی سلطه گران به منابع ملی مان آگاه می شویم.
آقای رئیس، آقایان
اعضای محترم شورای امنیت؛ امروز من دراین شورا حاضر شده تا صدای مردم ایران را در
مقابل ادعاهای بیاساس دولت انگلستان به گوش شما و مردم جهان برسانم.
هرچند ما این
دعوا را به دلائلی که بعد اقامه خواهیم کرد درحدود صلاحیت شورای امنیت نمیدانیم؛
اما نمیتوانیم منکرشویم که سازمان ملل متحد آخرین مرجع وعالیترین مقامی است که
مسئول حفظ صلح دنیاست.
شورای امنیت برای
این درست شده که ملل کوچک با کشورهای بزرگ دور هم بنشینند و در تحت مقررات منشور و
به موجب اصول مندرجه صلح دنیا و امنیت بینالمللی را حفظ نمایند. این مؤسسه وقتی
موفق خواهد شد که این هدف عالی را اجرا نماید که دول بزرگ به مقررات آن احترام
بگذارند و کشورهای کوچک و بزرگ آن را پناهگاه خود بدانند. جای بسی خوشوقتی است که
دول اروپایی به آرزوهای ملتهای هندوستان، پاکستان و اندونزی و ملل دیگر که میل
داشتند با آزادی و تساوی زندگی کنند، احترام گذاشته و سازمان ملل متحد در این راه
از بذل مساعی لازم خودداری نکرد.
ملت ایران نیز از
کشورهای بزرگ و از یک مؤسسه بینالمللی جز این انتظار ندارد تا آن را کمک کنند تا
بتواند استقلال اقتصادی خود را به دست آورده و در سایه آن رفاه اجتماعی خود را تأمین
و به این وسیله استقلال خویش را تقویت کند. اگر دولتی مسئلهای را که در صلاحیت شورای
امنیت نمیباشد، در این شورا مطرح کند و شورای امنیت بنا به دلایل و جهات سیاسی
تصمیم بگیرد که به آن مسئله رسیدگی کند، در این صورت شورای امنیت وسیلهای برای
مداخله یک کشور در امور داخلی کشور دیگر خواهد شد و بهاینترتیب اعتماد مردم از
آن سلب خواهد گردید و شورای امنیت از وظایفش که حفظ صلح جهان میباشد، باز خواهد
ماند.
جنگ دوم جهانی
نقشه جهان را عوض کرد، در همسایگی کشور من صدها میلیون نفر از مردم آسیا پس از
قرنها زندگی در رژیم استثماری و مستعمراتی استقلال و آزادی به دست آوردند. ایران
فقط حقوق خود را خواستار میباشد و از این مجمع عالی بینالمللی انتظار دارد
برخلاف مصالح ایران اقدامی به عمل نیاورد. تنها ثروت ملی ما نفت است که منبعی برای
تولید کار و غذا برای مردم ایران به شمار میرود. درآمد نفت باید برای توسعه صنعت
و بهبود وضع مردم ایران به مصرف برسد. متأسفانه تاکنون درآمد نفت برای مردم ایران
هیچ فایده و ثمری نداشته و در پیشرفت صنعت این کشور مؤثر واقع نشده است.
برای اثبات این
مدعا باید گفت که پس از٥٠ سال بهرهبرداری از نفت به وسیله یک شرکت خارجی هنوز
کارشناسان ایرانی کافی در اختیار نداریم و مجبوریم که از کارشناسان خارجی دعوت کنیم.
برای آنکه شّمهای از منافع انگلیس را از این قسمت عظیم برای شما مجسم کنیم، کافی
است که بگویم در سال ١٩٤٨ بر طبق دفاتر شرکت سابق نفت ایران درآمد خالص شرکت در
حدود ٦١ میلیون لیره بوده که فقط ٩ میلیون لیره آن به ایران داده شده و هشت میلیون
لیره آن هم بابت مالیات به خزانهداری انگلیس تحویل داده شده است. در اینجا باید
اضافه کنم مردمی که در آبادان یعنی جایگاه معروفترین تصفیهخانه نفت جهان زندگی میکنند،
با فقر و پریشانی بیحدوحساب دستبهگریبان هستند و حتی از ضروریات اولیه زندگی نیز
محروم میباشند. اگر بنا باشد که درآینده نیز مانند گذشته درآمد نفت ما را خارجیان
ببرند، اگر قرار باشد که کارگران ایرانی دراراضی نفتخیز مسجدسلیمان، آغاجاری،
کرمانشاه و تصفیهخانه آبادان در بدترین شرایط به سر برند و استثمارچیان خارجی
همچنان عملا همه درآمد نفت را تصاحب کنند، مردم ایران تا ابدالآباد در فقر و پریشانی
خواهند ماند. به همین دلیلها بود که پارلمان ایران به نفع ملیشدن نفت در سراسر
کشور رأی داد و در واقع نظر پارلمان ایران نظر قاطبه اهالی این کشور بود که اکنون
دولت انگلیس با شکایت به شورای امنیت میخواهد با نظر تمام مردم ایران مخالفت کند.
جنبشی که در ایران در جریان است، مورد پشتیبانی کامل کلیه افراد ملتی است که به
حقوق خود آشنایی کامل دارند. ملت ایران مصمم است از این منبع حیاتی که میراث ملی
آن به شمار میرود، برای بالابردن سطح زندگی افراد خود و حفظ صلح جهان استفاده کند.
منشور ملل متحد و
اصول مقدسی که درآن مندرج میباشد حکم میکند که کلیه کشورهای عضو سازمان ملل متحد
درچنین روزی دست کمک به سوی ایران دراز کنند. دراینجا میخواهم نظر اعضای محترم
شورای امنیت را به این حقیقت جلب کنم که ترس و تشویش یک دولت بزرگ در عملیساختن
مقاصدش با توسل به چترباز و کشتی جنگی بهخوبی نشان میدهد که سازمان ملل متحد در
حفظ صلح و امنیت جهان وظیفه خود را بهخوبی انجام داده است.
اگر
منظورانگلستان این است که ملیشدن صنعت نفت ما صلح را به خطر انداخته معلوم نیست
که چرا دولت انگلیس که این همه صنایع را ملی کرده بهعنوان اینکه اساس و پایه صلح
را متزلزل کرده است به شورای امنیت دعوت نشده. این موضوع کاملا شبیه دعوای گرگومیش
است.
هر نوع خطری که
متوجه صلح باشد، ازاقدامات انگلستان که سعی کرده با توسل به اقدامات زورگویی علنی،
ما را از استفاده از حق حاکمیت برمنابع خود باز دارد ناشی خواهد شد. انگلستان
اقدامات جابرانهای به عمل آورده و چترباز به نواحی مجاور ایران اعزام داشته و
ناوگان جنگی را در نزدیکی آبهای ساحل ایران متمرکز نموده است. تهدیدات دولت انگلیس
دایر بر پیادهکردن نیرو در ایران ممکن بود عواقب مهلکی داشته و آتش جنگ جهانی دیگری
را برافروزد و دولت انگلیس بهتنهایی مسئول این عواقب میشد. ایران کشتیهای جنگی
در رودخانه تیمز مستقر نکرده است. ایران مشتاق است که با روسیه مناسبات دوستی
داشته باشد. کمونیستها که پس از جنگ اول جهانی حکومت روسیه را از دست تزارها
گرفتند کلیه امتیازات خارجی خود را لغو و تسلیم کردهاند حال آنکه انگلستان به این
اندازه سخاوتمند نبوده است.
قبل از اینکه
دولت انگلیس به شورای امنیت شکایت کند، بین دولتین ایران و انگلیس به نمایندگی
شرکت سابق مذاکراتی صورت گرفت که در جریان آن مذاکرات دولت متبوعه من منتهای درجه
حسننیت از خود نشان داد و در مورد تقویم میزان خسارات و ترتیب فروش نفت به انگلیس
پیشنهادهای صحیح و عملی از طرف ایران به دولت انگلیس داده شد و معالاسف معلوم شد
که این از رویه دوستانه خود فایدهای حاصل نخواهد شد. من میخواهم بار دیگر موکدا
تکرار کنم که دولت من حاضر است به محض اینکه انگلیس تمایل حقیقی به حل قضیه نفت
نشان دهد، مذاکرات مستقیم را در دو موردی که قبلا ذکر شد شروع کند.
اگر ما در بهرهبرداری
نفت تأخیری روا داریم وضع اقتصادی ما روز به روز بدتر خواهد شد. ما انتظار داریم
که شورای امنیت از پیشنهاد توصیههایی که موجب تأخیر در اجرای وظایفمان بشود، خودداری
خواهد کرد و به ما اجازه خواهد داد تا فارغالبال مشغول عمل شویم و به فلاکت ملت ایران
خاتمه دهیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر