از شروع
انقلاب زمان زیادی نمی گذرد. انقلاب طی چهل و چهار سال، زندگی کودکی خود را با
مشقت تمام در جنگ و دست و پنجه نرم کردن با ضد انقلاب گذرانده است. این انقلاب که
به هدف دستیابی به استقلال و آزادی اجتماعی صورت گرفت تا زمینه را برای مستقل و
آزاد شدن انسان فراهم گرداند، دشمنان زیادی در داخل و خارج از کشور داشت و دارد. طبیعی
است که حرکت های فردی و اجتماعی که از ابتدای انقلاب برای پاسداری از آن صورت
گرفته و می گیرند، همگی در راستای به ثمر رساندن آن بوده و می باشند و خواهند بود. این امر نشان می دهد، انقلابی که به
هدف بزرگداشت کرامت انسان به وقوع می پیوندد مردنی نیست و همواره به سوی آن هدف
والا در حرکت می باشد.
گفتیم که
این انقلاب دشمنان زیادی دارد، اما این دشمنان چه کسانی هستند و چرا با کرامت
انسان سر ناسازگاری دارند؟ به این دلیل ساده که استقلال و آزادی دشمن سلطه گری و
سلطه گر، دشمن استقلال و آزادی است. زیرا سلطه گر نمی تواند بر انسان مستقل و آزاد
سلطه جوید، و انسان مستقل و آزاد نه سلطه گری می کند و نه زیر سلطه می رود. از
فردای سقوط رژیم سابق، سلطه گران داخلی و خارجی، به دنبال قدرت، با یاری یکدیگر به
مصاف انقلاب رفتند. جهت اطلاع جوانان یادآوری می کنم که حتا قبل از سقوط رژیم، با
دولت آمریکا توافق شد که ابوالحسن بنی صدر در دولت انقلاب نقشی نداشته باشد. بنا بر اسناد سفارت آمریکا منتشر شده توسط ویکی لیکس، در تماس
و گفتگو های نهضت آزادی با استمپل رئیس دایره سیاسی سفارت آمریکا درباره استراتژی
و نحوه تشکیل هیئت وزراء در دولت انقلاب، به آمریکا اطمینان داده می شود که بنی
صدر بنا بر مواضعی که اتخاذ کرده است وزیر نخواهد شد و بعد هم رهبر انقلاب وی را
به پاریس خواهد فرستاد*. اما مردم با شعور ما در انتخابات ریاست جمهوری با رای
قاطع او را به ریاست جمهوری بر گزیدند. نتیجۀ آن، و به هدف جلوگیری از استقرار
دمکراسی، وادار کردن صدام حسین به حمله به کشورمان شد که در آن، آقای خمینی اعلام
کرد "جنگ نعمت است". آری جنگ نعمتی بود تا سلطه گر خارجی با همیاری سلطه
گر داخلی استبداد را بازسازی کنند تا هریک به مطامع خود برسند. از آن زمان، علیرغم
قطع روابط کلاسیک سلطه گر-زیر سلطه که بین دو دولت آمریکا و ایران در رژیم سابق
وجود داشت، این همیاری در طول نظام جدید ادامه داشته است.
مشاهده
کردن این همیاری در تمامی جنبش های مقطعی کار پیچیده ای نیست. در جنبش اخیر که به
بهانۀ جان باختن دختر جوانی که با دخالت نیروهای انتظامی صورت گرفت، عده ای از
مردم تحت ستم به خیابان ها آمدند و اعتراضات جمعی خود را به تجاوزات به حقوق انسان
به نمایش گذاشتند. این اعتراضات محدود اما انقلابی به ناگهان رنگی دیگر به خود
گرفتند تا در چشم مردم، آنها را به ضدانقلاب متصل نماید. رسانه های بیگانه و
وابسته به سلطه گران اجنبی ضدانقلاب ایران، کار سرکوب را برای همیاری با سلطه گر
داخلی هموار کردند. حق طلبی مردم را در برانگیختن احساسات آنها و انتقام جوئی
خلاصه کردند و از مسیر انقلاب منحرف ساختند. از یک سو مردم انقلابی را از صحنه
خارج کرده و از سوی دیگر دستگیری و خنثی کردن تعداد کمی که در اعتراضات شرکت کرده و
مانده اند را آسان گرداندند. در این رسانه ها، ضد انقلاب های شناخته شده نظیر
وابستگان به رژیم سابق و گروه های تجزیه طلب را در رسانه های خود تبلیغ می کنند تا
شکی برای کسی بر جای نگذارند که هدف معترضان ضدیت با انقلاب می باشد و مردم را از
کمترین حرکت انقلابی باز دارند.
از زمان
فوت اولین منتخب مردم که اکنون به سالگرد آن رسیده ایم و ضایعه ای جبران ناپذیر
برای کشور به حساب می آید، برگ تازه ای از دخالت های سلطه گران بر کشورمان گشوده
شد. در طول حیات آقای بنی صدر سخنی از وجوب رهبری برای جنبش نمی کردند، امروز اما
وجود یک رهبر را برای اعتراضات لازم ارزیابی می کنند. سرمایه گذاری های تبلیغاتی
بر روی بازماندگان رژیم سابق شدت گرفته و در صدد القاء کردن به مردم هستند که دو
راه بیش برای کشور باقی نمانده است، یا ساختن با همین نظام و یا بازگشت به نظام
پیشین. این سیاست که تماما در راستای سلطه گری و بر ضد انقلاب می باشد، قطعا به
سود حاکمیت مستقر است و بر بستر همان سلطه گری که سلطه گران اجنبی آن را به
استقرار دمکراسی در ایران ترجیح می دهند می باشد. اما انقلاب همچنان زنده و به
حیات خود ادامه می دهد و خواهد داد زیرا همانطور که در بالا گفته شد، انقلابی که
به هدف محترم شمردن کرامات انسان و حق های اوست، تا انسان هست، ادامه دارد.
* https://enghelabe-eslami.com/index.php/component/content/article/21-didgagha/tarikhi/27248-2017-12-31-20-24-20.html?Itemid=0
جناب اولا این دختربدست نیروهای انتظامی کشته شد ، و شکی در آن نیست . من نمیدانم چرا شما از اینکه بنویسید ، این دختر جوان را کشتند ابا میکنید ؟ اگر برای شما روشن نیست ، حد اقل تحقیق کنید و دلیل خود را بنویسید . من این گونه مطلب نوشتن را نوعی خاک پاشی در چشم میبینم . جنبش فعلی به بهانه آغاز نشده بلکه تداوم مبارزه ملت ایران برای رسیدن به آزادی میباشد . طبیعی است مبارزه برای رسیدن به آزادی ، در هر مقطع زمانی نیاز به ابزار خود دارد. با این دید شما بدین طریق ، چیزی بر داشت نمیشود ، غیر از اینکه اگر این جنبش که امید است چنین نشود ، شکست بخورد و یک سال دیگر جنبش مبارزه حق طلبانه مردم از ابزار دیگری استفاده شود ، شما باز همین سخنان یاس آور را تکرار خواهید کرد. اینکه مردم در صحنه باید مواظب نفوذ بیگانه و عوامل آن باشند ، شکی در ان نیست . امروز یک شعار مشخص در داخل ایران این است که شعار میدهند، مرگ بر ستم گر ! چه شاه باشد چه رهبر لذا بیا ئیم بجای ایجاد دو دلی شک ، راه حل ارائه بدهیم.
پاسخحذفممنون از تذکراتتان. اما کاربر گرامی اگر شما نتایج و روند "تحقیقات" خود را می نوشتید تا من را متقاعد کنید بهتر نبود از اینکه مرا به تحقیق بخوانید؟ من بدون ارائۀ ادلۀ حقوقی نمیتوانم حکمی صادر کنم، اما شما مختارید. در مورد بهانه هم، مفهوم آن در کامنت شما هم آشکار است. جان باختن آن خانم محرکی بود برای به حرکت آمدن معترضان. این مقاله دقیقا راه حل را به دور از قرار گرفتن تحت سلطۀ رسانه ها ارائه می دهد. و آن مستقل و آزاد شدن اقلا بخشی از کنشگران می باشد زیرا به نظر من 80 در صد مردم ساکت به استقلال و آزادی بیشتر باور دارند تا کنشگران جنجال آفرین ما. دلیل آن این است که ابتدای انقلاب بیش از 90 در آراء ریاست جهوری به جریان استقلال و آزادی تعلق گرفت. من احساسات، هرچند پاک را برای دمکراسی مضر می دانم و ما محاج تأمل، تفکر، و تعقل هستیم.
حذف