ظاهرا ایران و آمریکا علاقه دارند تخریب هائی را که ترامپ بر برجام وارد آورده را به نحوی آبرومندانه رفع و رجوع کنند. اما طرفداران ترامپ، در رأس آنها اسرائیل، فراوان تلاش می کنند مانع آن شوند. آنچه نهادهای صهیونیستی و در رأس آنها اسرائیل آرزو دارند، در نوبت اول شناسائی دولت اسرائیل از سوی حاکمیت ایران می باشد. و اگر در این مورد موفقیتی حاصل نشد، تضعیف نیروهای دفاعی ایران است و به کم تر ازاین راضی نیستند. حقیقت امر این است که طرف مقابل ایران در برجام، نه آمریکا، بلکه اسرائیل می باشد و آمریکا با نیابت اسرائیل در این گفتگوها شرکت می کند. پشت قضیه، گاهی نیروهای معتدل هوادار اسرائیل قرار دارند که حاصل آن برجام شد، و گاهی نیروهای تندرو طرفدار اسرائیل این مأموریت را به دست می گیرند که خانوادۀ ترامپ آنها را نمایندگی می کردند.
شکی نیست که هدف ترور قاسم سلیمانی و فخری زاده و خرابکاری
ها و بمب گذاری های انجام شده، دو هدف را دنبال کرده و می کنند و خواهند کرد، یکی
متقاعد کردن ایران به اینکه این خرابکاری ها تا گردن نهادن به خواست های اسرائیل
ادامه خواهند داشت. هدف دوم هم همین پیام است به جریانی که آمریکا را هم اکنون در
مذاکرات در حال انجام نمایندگی می کند. این دو جریان همیشه، وحتا در داخل آمریکا
هم در مقابل یکدیگر قرار داشته اند وگاهی هم به خشونت کشیده شده است که یک بار به
قتل کندی، رئیس جمهور دمکرات انجامید.
در این دور جدید مذاکرات، ظاهرا آمریکا تصمیم گرفته پروندۀ
جدیدی باز کند که احتمالا نام برجام 2 یا نامی دیگر غیر از برجام برآن خواهند
گذاشت. آمریکا چه هدفی را در ترک برجام و گشودن پرونده ای جدید دنبال می کند؟ از
طرفی باید به بخشی از خواست های جریان مقابل به رهبری اسرائیل عمل کند، و از سوئی
دیگر، کمبودهائی را که به زعم خودشان در برجام وجود داشت را از میان بردارند. اما
آمریکا هدفی دیگر را هم در سر دارد که جلوتر به آن پرداخته می شود. ایران هم اما در
این میان بیکار ننشسته و در این مدت به ردیف کردن امتیازاتی مشغول بوده که اسرائیل
هم در خرابکاری اخیر، به کمک ایران رفت و بهانه ای را فراهم آورد تا اعلام کند غنی
سازی را به 60 درصد خواهد رساند. برخلاف گذشته که بر سر بالابردن غنی سازی غوغائی در رسانه های خارجی بر پا می شد، این بار به
آرامی از کنار آن گذشتند، تا جائی که بایدن با تندی از رسانه های اسرائیلی خواست
تا به این امر دامن نزنند. چرا آمریکا در این دور مذاکرات بیش از گذشته علاقه نشان
می دهد؟
به نظر می رسد آنچه غرب را در این مذاکرات جدی کرده است،
موضوعی است که در رسانه ها جایش خالی است و از آن سخنی گفته نمی شود، و آن ورود
آرام چین به منطقه است تا دست غرب را از خاور میانه و آفریقا کوتاه نماید. در این
مذاکرات، اگر ایران امتیازاتی به دست آورد و یا امتیازی از دست بدهد، در هر دو
حالت به سود چین است و ایران نباید فریب چین را بخورد و روی آن حسابی باز کند. اما
برای غرب مهم است که راهی برای نزدیک کردن ایران به غرب پیدا کند، اما همانطور که
در بالا مختصری اشاره رفت، کاری مشکل و دور از انتظار می باشد.
در این هیاهوی مشکلات و مسائل، دور از انتظار نیست که
آمریکا در قرار داد جدید، متنی را بگنجاند که در آن، ایران را متعهد کند که برجام
کنونی را فراموش کند و اثرات تحریم ها را بر اقتصاد کشور و مردم ایران از مذاکرات
حذف کند. همین امر می تواند عامل اصلی کنار گذاشتن برجام باشد که حتما با توافق
ایران صورت می پذیرد. خسارات وارده عظیم و بی شمارند. از مرگ هموطنان عزیزی که بر
اثر کمبود دارو جانشان را از دست داده اند تا خسارات مادی و معنوی که بر تک تک
مردم ایران اعمال شدند، تا خسارات مالی که بر صنعت کاران و کشاورزان و... وارد
آمده اند باید مورد حسابرسی قرار گیرند. باید حاکمیت ایران از همین حالا اعلام کند
تا هموطنان بتوانند خسارات وارده را به اطلاع آنان رسانده و لیستی کامل از آنها را
به مراجع بین المللی ارائه دهند تا به ترتیب دادن رفع خسارت های جبران پذیر اقدام
کنند. باید در قرار داد جدید، این موضوع گنجانده شود تا رئیس جمهور بعدی آمریکا
توان نادیده گرفتن آن را با یک امضاء نداشته باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر