این وبلاگ به جای وبلاگ "بیان نو" که توسط حاکمیت مسدود گردیده راه اندازی شده است

"این وبلاگ به دستور کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه مسدود شده است" ____________________________________________________________________________________________________

۱۳۹۹ اسفند ۱۶, شنبه

مصدق- نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران

 

 به مناسبت انتشار جلد هیجدهم مصدق و نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران- جمال صفری

« اگربه تدریج که دختران ازمدارس خارج می­شدند حجاب رفع می­شد چه می­شد؟ رفع حجاب از زنان پیرو بى­تدبیرچه نفعى براى ما داشت؟...فرض کنیم با هواداران این رژیم موافقت کنید وبگویید دیکتاتور (بدلیل ساختن جاده ویا چند بنا) به مملکت خدمت کرددرمقابل آزادی ما را سلب کرد برای ما چه کرد؟ ... دیکتاتورشبیه به پدری است که اولاد خود را از محیط عمل و کاردورکند و پس از مرگ خود اولادى بى­تجربه و بى­عمل بگذارد. پس مدتى لازم است که اولاد او مجرب و مستعد کار شود یا باید گفت که درجامعه افراد در حکم هیچ­اند وباید آنها را یک نفر اداره کند. این همان سلطنت استبدادی است که بود. مجلس براى چه خواستند و قانون اساسى براى چه نوشتند و یا باید گفت که حکومت ملى است و تمام مردم باید غمخوارجامعه ودرمقدرات آن شرکت نمایند دراین صورت منجى وپیشوا مورد ندارد. اگر ناخدا یکى است هروقت که ناخوش شود کشتى درخطراست و وقتى که مُرد کشتى به قعردریا می­رود ولى اگر ناخدا متعدد شد ناخوشى و مرگ یک نفردرسرنوشت کشتى مؤثر نیست.


 آقا اگرغمخواراین ملت­ اند به ترقى و تعالى وطن معتقدند ونمی‌خواهند به عناوین هیچ و پوچ به آتش نفاق دامن بزنند باید خود را فوق دیگران ندانند وبگذارند که در سایه آزادى، جامعه خودش کشتى متلاطم را به ساحل نجات رساند.»

 «دکتر مصدق -  دورۀ  چهاردهم مجلس شورای ملی ، ۱۶ اسفند۱۳۲۲»

 «  من موظفم به شما بانوان یاد آوری کنم که یک خطربزرگ ما را تهدید می کند. وآن خطربسیار بزرگ و وحشتناک است. کدام خطر؟ خطرمرگ استقلال و آزادی بانوان. اگرامروز ازاین خطرجلوگیری نکنیم. فردا به خطرمهیب مرگ استقلال ایران گرفتارمی شویم. چرا؟ به دلیل آنکه حفظ استقلال مملکت مربوط به حفظ شخصیت وحیثیت افراد ممکت است. اگر افراد مملکتی بدون اراده، بی تصمیم و ترسو باشند، آنچه لازمۀ حیثیت بشری است ندارند و اگر فاقد این مشخصات باشند، استقلال آن مملکت قابل دوام  و بقا نیست و دیگران به خود حق می دهند که برآن ملت قیمومیت داشته باشند.»

   « صدیقه دولت آبادی(نامه ها ونوشته ها، ویادها )0 جلد دوم - ص 306 »   ‏

«نام انسان برازنده‌ی کسی است که در برابر خود و دربرابر همه ی دلواپسی هایی که دراین جهان آشفته و آن میهن شوربخت ماست خود را مسئول بداند. به الزام‌ها و تعهدهای انسانی سرشتی مطلق و قطعی دهد وآزادی را جزدربقای عینی آن، آن هم برای همه، تصورننماید و رسالت مساوی زن ومرد را که مبتنی بر یک ساحت ذاتی و مستقل از جنسیت است، باور دارد وجز با خیزگرفتن به سوی آینده‌ای به غایت باز و آزاد توجیه ممکن دیگری برای هستی نشناسد.» …

«اندیشه برسوگنامه‌ی وطن وضرورت دستیابی به رهیافت‌های خردگرایانه و نیاز به مددگیری از همت وغیرت ملی، چنان زمان برما تنگ کرده که فرصت پیش‌آمده را برغم سنگینی سهمگینی که وظیفه‌ی زن بودن بر شانه‌هایم می‌نهد برای دست یاری درازکردن و همه، زن و مرد ایرانی را در برون و درون سرزمینم به نجات میهن فراخواندن واداشته تا با رگ رگم فریاد برآورم ایران روزگار تلخ و سختی را می‌گذراند، مغاک تیره‌ای برهستی ملی ما کام گشوده، تنهایش نگذاریم، توان‌هایمان را درهم آمیزیم. ازخویشتن و همه‌ی ستم‌هایی که برما رفته بگذریم تا از این ورطه‌ی سخت تاریخی بار دیگر سربلند بدر آییم.

 بیایید همه‌ی گلایه‌هایمان را ازمردان؛ پدران، همسران و پسرانمان که دردرازای پیکارهای ویژه‌مان ما را یاری ندادند یا شمارآنها که همراهی‌مان کردند بسیاراندک بود برای زمانی دیگربگذاریم که میهن‌مان، هویت‌مان، نیاخاک ورجاندمان، گهواره از ستم رها گردد.»

 «از گفتار پروانه فروهر درهفتمین کنفرانس بین‌المللی سالانه‌ی بنیاد پژوهش‌های زنان ایران پیرامون «زن ایرانی و حقوق بشر» در روز جمعه بیست و چهارم خرداد ماه ۱۳۷۵»

 

  دکتر مصدق، صدیقه دولت آبادی و نهضت ملی

         صدیقه دولت آبادی، در سال 1330 تا 28 مرداد 1332، از طرفداران عقیده استقلال طلبانه دکتر ‏مصدق بود. لذا در 17 دی 1330 در هفدهمین سال تاسیس کانون بانوان (ص، 305)، در سخنرانی ‏اش خبر کمک به «قرضه ملی» را به جهت کمک به بنیه مالی دولت، اعلام و چنین گفت: «به خاطر ‏دارم محصل خردسالی بودم با پرستارم از جلوی مجلس شورای ملی عبور کردم. جمعیت زیادی از ‏بانوان محترم در جلوی مجلس اجتماع کرده، خانم محترمی، نقاب بر صورت، روی سکویی ایستاده و ‏لایحه می خواند. این جملات به گوشم رسید: "ما زنان ایران با فروش جامه، حتی پادرهای ‏ابریشمی و زینت آلات خودمان، قرض دولت را می دهیم و راضی نمی شویم که دولت ما از روی ‏استیصال قرض جدیدی از دولت خارجی بکند و گمرکات ما را به گرو ببرند." این جملات در صورتی که ‏نفهمیده بودم معنی گمرکات چیست، اما چنان مرا تهییج کرد که اولین سئوال ازمادرم این بود: ‏گمرکات ما را به گرو ببرند یعنی چه؟ مادرم برایم توضیح داد. از او خواهش کردم که اجازه بدهد من ‏هم گوشواره های عزیز خودم را در این راه بدهم. مادرم مرا تشویق کرد و گفت: قیچی بیاور تا ‏گوشواره هایت را چیده، از گوشت درآورم، و با نامه مختصری به انجمن خانم ها فرستاد. بعد شنیده ‏شد که چندین هزارگوشواره و انگشترودستبند طلا و جواهررا بازرگانان بازاربا قیمت مضاعف ‏خریداری نموده و به قرض دولت پرداخته اند. اکنون نیز این پیشنهاد را تقدیم می دارم که مردمان ‏متمکن وطن پرست زینت آلات را به مزایده بخرند.»

خانم دولت آبادی در سخنرانی دیگری که برای پخش در برنامه رادیویی کانون بانوان ایراد نموده، ایضاَ ‏گفته است : «مدتی است لب فروبسته و به معنی دو صد گفته چون نیم کردار نیست به خدمات ‏فرهنگی و معلومات هنری پرداخته بودم... اکنون در طی تحولات اخیر مطمئن شدم که مورد مبارزه ‏برای تمام افراد ایرانی از عالی و دانی فرا رسیده و اگر مردم بخواهند به حق مشروع خود برسند ‏الان همان وقتی است که می توانند به نتیجه اعمال وطن پرستانه خودشان نائل شوند.» ایشان ‏سپس به شرح چرایی این که امروز زمان عمل فرا رسیده می پردازد و نهایتا می گوید: «بنابراین ‏موقع آن رسیده که کانون بانوان هم با این نهضت خداپسندانه قیام کند و هر اندازه ای که بتواند از راه ‏کمک به خرید اوراق قرضه ملی، دولت را مدد نماید. اول اقدام، از شخص این جانب است که ‏خدمتگزار کانون بانوانم و می توانم با لحن صحیح و صدیق عرض کنم هر چه اکنون در دسترس من ‏است برای خرید اوراق قرضه ملی تقدیم می کنم.... اکنون کانون بانوان به بانوان هیئت مدیره و ‏اعضای رسمی کانون و نیز اعضای وابسته کانون یعنی کسانی که بر طبق دفاتر موجوده آموزشگاه ‏ها متجاوز از دو هزار نفر می شوند اخطار و پیشنهاد می کند هر کدام در تهران هستند در روز تعیین ‏شده به بانک ملی رفته، به اندازه قوّه خودشان اوراق قرضه ملی خریداری کنند. کسانی که در ‏شهرستانها ساکنند می توانند در همین روز به بانکهای ملی رفته و به قدرت استطاعت خود از خرید ‏قرضه ملی استفاده کنند. در پایان عرایضم با امید به فضل خدای متعال موفقیت افراد میهن را در این ‏استمداد عمومی آرزو و پایندگی دولت بی ریای نخست وزیر محبوب ملی را تحت توجهات مخصوص ‏اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مسئلت می نمایم.» (ص، 308‏)

 «صدیقه دولت آبادی در مقاله ای بسال 1311 در بارۀ « با حجاب و بی حجاب» می گوید:«اما برای ما آزادی و کشف حجاب به طور خیلی طبیعی پیش آمده، که دولت وافکارمنور روی این زمینه زنان را درکشف حجاب مختار گذاشته اند، تا هرکس میل دارد با حجاب وهرکس مایل است بی حجاب معاشرت کند. بنابراین دوم آزادی است که ما ازاروپاییان کامل تر داریم.» ولی این سیاست «اصلاحات تدریجی جامعه » همراه با زمان ادامه نیافت زیرا که طبیعت رژیم رضا خانی براساس اراده گرائی همراه با قهرو زور بود که با تصورات نادرست از ساختار و بافتهای آن زمان جامعه با اعلام رسمی «کشف حجاب 17 دی 1314» باعث واکنش بخش بزرگی از مردم جامعه گردید.

حافظه وذهنیت تاریخی معاصرایران نمایانگراین است که رشد، توسعه، نوگرائی واصلاحات اجتماعی، فرهنگی،سیاسی واقتصادی جامعۀ ملی توأم با تکوین قوانین موضوعه برای برابری حقوق فطری زن و مرد و از بین بردن تبعیض درحوزۀ عمومی و خصوصی، نیازبه آزادی های فردی و اجتماعی در اندیشه وعمل و فضای باز و...دارد که با هرگونه طرزفکر و روش قهرآمیز نظام های تمامیت خواه، تام گرا وسرکوب گر درتعارض وتقابل است. تجربۀ نظام های«شاه وشیخ»امثال رضاخان وخمینی که یکی با خشونت ویرانگر فرمان «بی حجابی» می دهد ودیگری با جباریت منحط فرمان «با حجابی» صادرمی کند نمونۀ بارزشکست تصورات و طرز تلقی آنها ازفرد وجامعه است.

 ازطرفی دیگرخوشبختانه تلاشهای بیش ازیکصد سالۀ زنان ایران برای احقاق حقوق برابربا مردان درحوزه عمومی وحوزه خصوصی وهمچنین مبارزۀ پیگیر وخستگی ناپذیرزنان آگاه و پیشرو برعلیه قوانین تبعیض آمیزو پوشش اجباری درجهت مطالبات وخواسته های به حق خود درچهارچوب «اعلامیه جهانی حقوق بشر» انکار ناپذیر ودرخور تمجید است. بدون شک برای تحقق برابری حقوق فطری و طبیعی زنان ومردان لزوم همکاری، همیاری وهمبستگی همۀ مردان وزنان بیدار و آزادیخواه ضروری است.  »

  کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض علیه زنان مصوب ۱۸ دسامبر ۱۹۷۹ میلادی بدرستی تاکید می کندکه : مجمع عمومی سازمان ملل متحد دول عضو کنوانسیون حاضر، با عنایت به اینکه منشور ملل متحد برپایبندی به حقوق اساسی بشر، کرامت و ارزش هر فرد انسانی و برابری حقوق زن و مرد تأکید دارد. با عنایت به اینکه اعلامیه جهانی حقوق بشر اصل قابل قبول نبودن تبعیض را تأیید نموده، اعلام می‌دارد که کلیه افراد بشر آزاد به دنیا آمده و از نظر منزلت و حقوق یکسان بوده و بدون هیچگونه تمایزی، از جمله تمایزات مبتنی بر جنسیت، حق دارند از کلیه حقوق و آزادیهای مندرج در این اعلامیه بهره‌مند شوند، با عنایت به اینکه دول عضو میثاقهای بین‌المللی حقوق بشر متعهد به تضمین حقوق برابر زنان ومردان دربهره‌مندی از کلیه حقوق اساسی، اجتماعی، فرهنگی، مدنی و سیاسی می‌باشند، بادرنظرگرفتن کنوانسیونهای بین‌المللی که تحت نظر سازمان ملل متحد وسازمان‌های تخصصی به منظور پیشبرد تساوی حقوق زنان و مردان منعقد گردیده‌اند، همچنین با عنایت به قطعنامه‌ها، اعلامیه‌ها و توصیه‌هایی که توسط ملل متحد و سازمان‌های تخصصی برای پیشبرد تساوی حقوق زنان و مردان تصویب شده‌ است، در عین حال، با نگرانی از اینکه به رغم این اسناد متعدد، تبعیضات علیه زنان همچنان به‌طور گسترده ادامه دارد، با یادآوری اینکه تبعیض علیه زنان ناقض اصول برابری حقوق و احترام به کرامت انسانی است و مانع شرکت زنان در شرایط مساوی با مردان در زندگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور و نیز گسترش سعادت جامعه و خانواده شده و شکوفایی کامل قابلیت‌ها و استعدادهای زنان در خدمت به کشور و بشریت را دشوارتر می‌نماید، با نگرانی از اینکه در شرایط فقر و تنگدستی زنان از حداقل امکان دسترسی به مواد غذایی، بهداشت، تعلیم و تربیت و فرصتهای شغلی و سایر نیازها برخوردارند، با اعتقاد بر اینکه تأسیس نظام نوین اقتصاد بین‌الملل براساس مساوات و عدالت در تحقق پیشبرد برابری بین مردان و زنان نقش مهمی را ایفاء می‌نماید، با تأکید بر اینکه ریشه‌کن کردن آپارتاید، اشکال مختلف نژادپرستی، تبعیض‌نژادی، استعمار، استعمارنو، تجاوز، اشغال و سلطه و دخالت خارجی در امور داخلی دولت‌ها مستلزم تحقق کامل حقوق مردان و زنان می‌باشد، با تأیید بر اینکه تحکیم صلح و امنیت بین‌المللی، تشنج‌زدایی بین‌المللی، همکاری‌های متقابل دول صرف نظر از نظام‌های اجتماعی و اقتصادی آنان، خلع سلاح کامل و عمومی و به ویژه خلع سلاح اتمی تحت نظارت و کنترل دقیق و مؤثر بین‌المللی، تأکید بر اصول عدالت، مساوات و منافع متقابل در روابط بین کشورها و احقاق حق مردم تحت سلطه استعمار و بیگانه و اشغال خارجی به دستیابی به حق تعیین سرنوشت و استقلال و همچنین احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی باعث توسعه و پیشرفت اجتماعی خواهد شد و در نتیجه به دستیابی به مساوات کامل بین مردان و زنان کمک خواهد کرد، با اعتقاد بر اینکه توسعه تمام و کمال یک کشور، رفاه جهانی و برقراری صلح مستلزم شرکت یکپارچه زنان در تمام زمینه‌ها در شرایط مساوی با مردان است، با یادآوری سهم عمده زنان در تحقق رفاه خانواده و پیشرفت جامعه، که تاکنون کاملاً شناسایی نشده‌ است، اهمیت اجتماعی مادری و نقش والدین در خانواده و در تربیت کودکان، و با آگاهی از اینکه نقش زنان در تولید مثل نباید اساس تبعیض قرار گیرد بلکه تربیت کودکان مستلزم تقسیم مسئولیت بین زن و مرد و جامعه به‌طور کلی می‌باشد، با اطلاع از اینکه تغییر در نقش سنتی مردان و زنان در جامعه و خانواده برای دستیابی به مساوات کامل میان زنان و مردان ضروری است، با عزم بر اجرای اصول مندرج در اعلامیه محو تبعیض علیه زنان و در این راستا اتخاذ اقدامات ضروری برای از میان برداشتن این گونه تبعیض‌ها در اشکال و صور آن» توافق کرده اند.

 به بیان دیگر، « زن و مرد برای دوستی با یکدیگر خلق شده اند و هر دو بطور برابر حقوقمند هستند. بنابراین، تمامی تبعیض ها و نابرابریها ملغی هستند. و جمهور مردم با یکدیگر برادر و خواهر و در حقوق برابرند. از آنجا که همگان در حقوقمندی برابرند و عقیده نمیتواند بکار دشمنی آید مگر وقتی که به استخدام قدرت درمی آید، اختلاف در عقیده و باور و یا جنسیت و تعلق به قومی، موجب تبعیضهای جنسی و قومی و ملی و نژادی نمی گردد و ناقض و مانع دوستی شهروندان با یکدیگر نمی شود.»

   خواننده گرامی! هیجدهمین جلد ازسری مجلدّهای«مصدق، نهضت ملی ورویدادهای تاریخ معاصرایران »، پیش روی شما است.

 ketab-Mossadegh- Nehzat Meli wa Roydadhaye Tarikh Maser iran -j18-080321-.pdf

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر