دیروز اتفاقی برایم افتاد که خواب شب را برایم مشکل کرد.
داستان از این قرار بود که به دنبال یک درگاه ارتباطی الکترونیک در فضای مجازی گشت
می زدم. پیشنهاد های زیادی با قیمت های متفاوت ارائه شده بودند. ارزانترین آنها از
سوی یک شرکت بزرگ چینی به قیمت یک یورو و نیم بود. قیمت ها بسیار متفاوت بودند. یک
شرکت معتبر "نرمال" قیمت همان جنس را شش یورو و نیم پیشنهاد می کرد که
نسبت به بقیه ارزان تر بود. فکر کردم که تفاوت پنج یورو می باشد، با خود گفتم بهتر
است از اینجا سفارش دهم که خیالم راحت تر باشد. البته قبل از این چند بار با همان
شرکت چینی کار کرده بودم که از هر نظر راضی بودم و هیچ مشکلی پیش نیامده بود.
شب کمی به آنچه گذشت فکر کردم، از خود پرسیدم برای چه
"خیال"م راحت باشد؟ در حالیکه قبل از این با آن شرکت چینی کار کرده بودم
و شکایتی از آن نداشتم. به این نتیجه رسیدم که فرمان خود را به همان
"خیال" داده بودم که میخواست راحت باشد. آن "خیال" چیست که به
جای من تصمیم می گیرد؟ از کجا پیدایش شده که من را اسیر خودش گردانده است؟ قبل از
این من در مورد "نفس" یا خودناآگاه تحقیق کرده و در این مورد مقالاتی
نوشته بودم، پذیرفتنی نیست که با وجود این شناخت، خود را اسیر آن (او) گردانم. چرا
فریب او را خوردم؟ فریب خوردم زیرا "او" همان "من" هستم، با
این تفاوت که او در کمین نشسته تا زمانی من عقل خود را تعطیل کنم و حاکمیت را به
او بدهم. اما تمام هرچه در او انباشته شده را من خلق نکرده ام، بلکه از بیرون و بر
اثر تکرار بر من تحمیل شده است. در اینجا به اهمیت تبلیغات در شکل دهی جامعه بشری
پی میبریم. این تبلیغات اغلب حساب شده هستند که زمینه اجتماعی و سیاسی را برای
سلطه بر فرهنگ، اخلاق، نگاه، سلیقه، ارزش های جامعه، دین، باورها و ....ی انسان،
نه تنها اثر می گذارد، بلکه آنها را می سازد. چنان در خودناآگاه فرد رسوخ میکند که
خیال میکنیم این خود ما هستیم که چنین می اندیشیم و چنین تصمیم میگیریم. در لحظه
خرید به دلیل تنگی وقت، حاکمیت را به دست چیزی دادم که ساخته تبلیغاتی بود که همه
ما روزمره می شنویم: جنس بنجل چینی، و غافل هستیم که همین جنس سفارشی من هم از
همانجا آمده با این تفاوت که گران تر از دست یک واسطه خریداری شده است. در سطح
سیاست همین مکانیزم عمل میکند و دسته بزرگی از فعالان سیاسی ما، چه درون حاکمیت و
چه در خارج آن، تصور می کنند آنها هستند که راه و روش را تشخیص می دهند، غافل از
اینکه این تصمیمات از ذخایر پر شده توسط سلطه گران در خودناآگاه ما جاری است. و
این واژه "نرمال" که باید خود و کشورمان را با آن مطابق کنیم همان شکل ساخته
و پرداخته شده توسط نظام سلطه می باشد. باید از "خود" مستقل شد و مستقل
ماند و به کمک خرد تصمیم گرفت، در غیر اینصورت همواره زیر سلطه خواهیم ماند.
