واژهای ساختگی یا یک واقعیت؟
استعمار و استثمار همواره در طول تاریخ از فرآوردههای مستمر تکاثرو تمرکز قدرت بشر بودهاند.
اما درهر دوره از تاریخ، بنابر فرهنگ و سیاست و عملکردهای اجتماعی، شکل آن دستخوش
تغییراتی میشده است. البته وجود نیروهای نظامی و قدرت تخریب و سرکوب و کشتار سلطهگران،
یکی از وسایل، و کارآترین وسائل برقراری رابطه مسلط – زیرسلطه است. این وسیله درسلطه
گری نقشی تعیین کننده داشته و اکنون هم دارد. امروزه سلطه گران درراستای مدرنیزه
کردن و بالابردن قدرت تخریب سلاح نظامی، از سلاح رسانههای جمعی استفاده بیشتری میکنند.
با به انحصارسرمایه درآمدن رسانههای حرفهای، افکارعمومی جامعهها را آماده میکنند
تا برنامهها و طرحهای خودشان را با خاطری آسوده طراحی و اجراکنند (1). در فرصت گردهمآیی
گروه ژ20 ، ترامپ گفت من تاقیامت برای "مذاکره" باایران وقت دارم. سخن
او نه بابت طنز و نه ازراه غلو بوده است، بااین سخن، او پندار خویش را باز میگوید
که بنابر آن، سلطه گری نوین تاقیامت باید ادامه یابد.
ازمدتها پیش، به خصوص بعداز جنگ دوم جهانی،
برنامه رسانههای عمده جهان که به "رسانه های معتبر" شهرت یافتهاند،
آماده سازی فرهنگی جامعه است تا که سلطه گری مدرن را عادی بباورانند که دراین هدف به
موفقیتهای شگرفی هم دست یافته اند. یکی ازاین فرهنگ سازیهای مهم، استفاده از
تداعی معانی است به این ترتیب که مثلا شنونده هربار از جنبشهای مردم تحت ستم میشنود، ترور و تروریسم تلقی کند. روشنفکران وکنشگران
سیاسی هم از گزند این تداعی معانی معاف نیستند. همه میدانیم که مخوفترین و
مشهورترین گروه تروریست معاصر، یعنی داعش را، بنابر قول و اعتراف خود، (2) همین دولتهای غربی ساختند. اما آنچه براذهان
عموم جامعه نقش بسته، داعش فرآورده اسلام باوری است. تا وقتی دشمن "کمونیسم
بینالمللی" بود، این نقش را به
کمونیسم میدادند. اما یکی کردن تروریسم با اسلام دراین زمان چه سودی را میتواند
نصیب سلطهگران کند؟ از دید سرمایهداری که بنگریم، قدرمسلم جمعیت یک میلیارد ونیمی مسلمانان را از نظر
فرهنگی ( ونه صرفا دینی) که اغلب بر روی منابع عظیم انرژی ودیگر منابع کانی، زندگی میکنند، را به عنوان بازار مصرف عظیم نمیتوان در نظر
نداشت و به آن بیاعتنا بود. این حوزه بزرگ که قرنها درزیرسلطه قرارداشته، در پی
انقلاب ایران، در خود دگرگونیهای زیادی را شاهد بوده است.
این
دگرگونیها بخشی درپی طرح های پیش بینی شده سلطه گران خارجی و داخلی و بخشی مرهون
مبارزات آزادی خواهانه و استقلال طلبانه مردم کشورها بوده است. اما چگونه میشد
جلوی آن بخش ازدگرگونی ناشی از فرهنگ ملی وآگاهی مردم منطقه را گرفت تا بتوان
باموفقیت بیشتری تداوم سلطه گری را سامان بخشید؟ یکی از موفقیتهای "فرهنگی"
سلطهگران درجهان -همانطورکه دربالا اشاره شد گریبان روشنفکران را هم گرفتهاست –
ساختن و باوراندن یک ملقمه به نام "تروریسم اسلامی" می باشد. پس از
جاافتادن این واژه در ذهن جوامع، اغلب غربی، اصطلاح "گروههای تروریستی نیابتی ایران" با کمک
گرفتن از وجود استبداد حاکم بر کشور را وارد اذهان کردند. پس ازآن، ازاین خمیرمایه
پیکری ساختند مخوف که " رژیم استبدای دینی به کمک گروههای تروریستی در
نظر دارد کشوری دوست داشتنی و متمدن و هم پیمان آمریکا به نام اسرائیل را نابود
سازد"، نمای اصلی آن را شکل میدهد. دراین میان، آنچه را توانستند از صحنه سیاسی، فرهنگی وانسانی
وحقوقی جهان حذف کنند، وجود واقعی نیروهای مردمی استقلال وآزادی خواه است که با
زدن انگ "تروریستهای اسلامی" به آنها، باید ازمیان برداشت.
میدانیم از قبل از انقلاب ایران، اسرائیل با
چراغ سبزغرب دمکرات ومدعی حقوق بشر، پس از قلع و قمع فلسطینیها، کشور کوچک لبنان
را میدان خالی خود تلقی و هروقت اراده میکرد، درراستای برنامه توسعه طلبانه خود،
به تجاوز و کشتار مردم آنجا دست میزد. طبیعی است که ساکنان آن نواحی به دفاع از
خود برخیزند ومتجاوز را دشمن خود تلقی کنند. بازهم طبیعی است که جنایتهای
هولناکی مانند نسل کشی در صبرا وشاتیلا در وجدان جامعه لبنانی خانه کرده وهرگزاز
یاد نروند. به این ترتیب بود که، ازهمان زمانها، گروههای مقاومت مردمی شکل گرفتند. اما به دلیل پراکندگی و
کوچک بودن گروهها، قادربه دفاع موثری در برابر متجاوز نمیشدند. پس از انقلاب،
طبیعی بود که آنها به دلیل نزدیکی فرهنگی که با ایرانیان داشتند، واکنون با داشتن
دشمنی مشترک، ازاین کشور طلب یاری کنند. البته در مواردی که این همکاری رنگ
وابستگی به خودگیرد، پذیرفتنی نیست وجای نقددارد که دراینجا مورد بحث نیست. آن چه
مهم می باشد، مقاومت ملتی در برابر تجاوز و سلطه گری بیگانه است. این مقاومت از
حقوق اولیه بشرمی باشد. این آن مقاومت است که با هیاهو درباره "تروریسم
اسلامی"، از منظر افکار عمومی محوکرده اند.
بااستفاده از چتر تبلیغاتی گسترده "تروریسم
اسلامی" بود که عربستان سعودی برنامه حمله به یمن را آغاز نمود. از دید سلطه
گرانه همین رسانهها، گوئی عربستان نه تروریست است و نه «اسلامی»! ومداخلهاش در
بحرین و یمن و لیبی و سوریه و لبنان و فلسطین، مبارزه با تروریسم است!
به این ترتیب، مردمی به ستوه آمده از دخالت
خارجی و تبعیض، به قیام اقدام میکنند، مورد تجاوزنظامی بیگانه قرارمیگیرند. رسانههای
"معتبر" به آنها تروریست و نیروهای نیابتی ایران لقب میدهند و متجاوزان
کشتارگر را ازبین برنده "تروریسم اسلامی" لقب میدهند. اگر آنها، در دفاع ازخود از سلاح ایرانی استفاده کنند، تروریست
اسلامی و نیروهای نیابتی ایران میگردند. اما بمب و موشک و گلولههای آمریکائی که عربستان
برروی کودکان و زنان از آسمان فرو میریزد، نه تروریست است و نه به نیابت آمریکا، مأمور نگاهداشتن مردم کشورهای منطقه در نظام
سلطه است.
درمنطقه و نقطه نقطۀ باقی جهان، شاهد این نمونههاهستیم. باتأسف فراوان، تحت سانسورِ "رسانه های معتبر"،
کنشگران و روشنفکرانی که باید مدافع ستم دیدگان باشند، خود غیر مستقیم، ویامستقیم
با پذیرفتن ضداطلاعاتی که به طور مستمر منتشر می شوند، مشوق سلطه گران شدهاند. غافل از این که
پشتیبانی ازمقاومت ملتها در برابرمتجاوز، در خود دلیلی بر تقویت استبداد حاکم
برایران را دربرندارد. به دلیل این که استقلال و آزادی یک مجموعه لازم وملزوم
راتشکیل میدهند وعمل به آن، هم دست متجاوز را کوتاه میکند و هم استبداد را ازمیان بر
میدارد. بنابراین، جداکردن استقلال وآزادی از ضروریات دوام سلطه گری است. خواه
ازنوع خارجی و یا نوع داخلی آن باشد. واین خاصۀ مشترک میان نظام حاکم برایران و
آمریکا است که ترامپ را وادار میکند علنا اعلام کند که قصد تغییر رژیم راندارد. با
محک اصول استقلال و آزادی، نیت واقعی سلطهگران را نیک در مییابیم: سلطه گران خوب میدانند نظام حاکم بر ایران،
درواقع امر، شریک آنها در سدکردن راه برقراری دمکراسی در کشور میباشد. بنابراین،
دفاع از سازمانهای مقاومت دربرابر تجاوز اجنبی و مبارزه برای استقلال وآزادی و
دمکراسی یک مجموعه را تشکیل میدهند که عمل به آن، کنشگران راستگو را از دروغگو
تمیز میدهد.
2-
الف- ترامپ در سخنان انتخاباتی خود اعلام کرد که داعش ساخته
دست اوباما و کلینتون بود. https://www.rtbf.be/info/dossier/election-presidentielle-americaine-la-course-est-lancee/detail_trump-clinton-et-obama-ont-cree-l-ei-et-hillary-devrait-etre-en-prison?id=9176216. ب- گروه تروریستی النصره
درسوریه شعبه داعش می باشد. لوران فابیوس نخست وزیر فرانسه در تلویزیون مراکش
اعلام میکند که گروه النصره کارش را به خوبی انجام میدهد و ما به آنها اسلحه
میدهیم. https://youtu.be/g9FiUF7N-PA -ج- ژنرال ونسان دپورت،
ژنرال فرانسوی و استاددانشگاه درکمیسیون خارجی و نیروهای مسلح سنا در 17 دسامبر
2014 اعلام میکند که داعش ساخته دست آمریکا واسرائیل بوده است http://www.senat.fr/compte-rendu-commissions/20141215/etr.html#toc7. و سخنان این نماینده آمریکائی بسیار شفاف است https://mail.google.com/mail/u/0?ui=2&ik=bc52f15e16&attid=0.1&permmsgid=msg-f:1638924009439766251&th=16bea0b4048426eb&view=att&disp=safe
ازاین نوع شهادت ها فراوان می باشد که در پناه سانسور ونشر ندادن آن توسط "رسانه های معتبر" دردسترس جامعه قرار نمیگیرند.
ازاین نوع شهادت ها فراوان می باشد که در پناه سانسور ونشر ندادن آن توسط "رسانه های معتبر" دردسترس جامعه قرار نمیگیرند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر